قرآن کتابی است که از سوی خداوند نازل شده و او عهدهدار حفظ قرآن از هر گونه بازیگری است. خداوند میفرماید:
»وَقالُوا یا أَیُّهَا الَّذِی نُزِّلَ عَلَیْهِ الذِّکْرُ إِنَّکَ لََمجْنُونٌ لَوْ ما تَأْتِینا بِالْمَلائِکَةِ إِنْ کُنْتَ مِنَ الصَّادِقِینَ ما نُنَزِّلُ الْمَلائِکَةَ إِلاَّ بِالْحَقِّ وَما کانُوا إِذاً مُنْظَرِینَ إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ«؛ (1).
»گفتند: ای که قرآن بر تو نازل شده است، همانا تو دیوانهای. اگر راست میگویی چرا فرشتگان را نزد ما نمیآوری؟ ما فرشتگان را جز به حق نازل نمیکنیم و هرگاه نازل شوند، دیگر به آنان مهلت داده نمیشود، ما قرآن را نازل کردیم، و ما به طور یقین نگهدار آنیم.«
مراد از «ذِکر» در هر دو مورد، به قرینه «نازل شده» و «نازل کردیم«، قرآن کریم است. مشرکان سه ایراد بر پیامبرصلی الله علیه وآله وارد کردهاند که قرآن به هر سه اشاره میکند و آنها را نقد میکند:
1. این که محمدصلی الله علیه وآله قرآن را از شخص ناشناختهای دریافت میکند. فرازِ «قرآن بر تو نازل شده» به صیغه مجهول به این اعتراض اشاره دارد.
2. این که پیامبرصلی الله علیه وآله اختلال حواس دارد و آن چه را از قرآن دریافت و نقل میکند اعتبار ندارد و ایمن از این نیستیم که تخیّلات و افکار او در قرآن دخالت داشته باشد.
3. این که اگر راست میگوید که فرشته بر او نازل میشود و وحی میآورد، چرا فرشتگان را نزد آنان نمیآورد؟
وحی الهی از هر سه اشکال جواب داده است. ابتدا به طور خلاصه جواب اشکال دوم و سوم را میدهیم، سپس به اعتراض اول که مهمتر است میپردازیم.
اشکال دوم را تصریح آیه که «ما، خودِ ما» نازل کردیم ردّ میکند و تصریح دارد که نازل کننده قرآن خداوند است نه دیگری.
اعتراض سوم را نیز این نکته ردّ میکند که نزول فرشتگان موجب هلاکت و نابودی آنان میشود و این با هدف بعثت مغایر است، آن جا که میگوید: «ما کانُوا من المُنْظَرِینَ«.
اما اشکال اول را چنین پاسخ میدهد که خداوند، نگهدار قرآن از راهیابی هر گونه خلل و تحریف در آن است و چیزی بر اراده و خواست الهی غلبه نمیکند.
پس هیچ یک از احتمالاتی که در تفسیر «حفظ» گفتهاند که مراد عبارت است از: حفظ از ایرادِ ایرادگیران، حفظ در لوح محفوظ، حفظ در سینه پیامبر و امام پس از او، درست نیست. چون اشکال ایرادگیران در آیه مطرح نبوده که آیه از آن جواب دهد. حفاظت قرآن در لوح محفوظ یا سینه پیامبر اعظمصلی الله علیه وآله نیز ربطی به اعتراض مشرکان ندارد، چون اشکال آنان مبنی بر تهمت جنون به پیامبرصلی الله علیه وآله بود که از آمیختگی غیر وحی به قرآن هنگام ابلاغ آن جدا نیست. پاسخ به این که در لوح محفوظ نگهداری میشود و امثال آن، اشکال را ریشهکن نمیسازد، پس سخن حق و بیتردید این است که خداوند متعال خبر میدهد که عهدهدار نگهداری و حفظ قرآن در همه مراحل است و قول به کاهش قرآن با این تعهّد الهی ناسازگار است.
اگر گفته شود: مدعی تحریف میگوید در همین آیه هم که جزئی از قرآن است تحریف شده است، پس استدلال به آن درست نیست، چون دور پیش میآید.
پاسخ: محلّ بحث تحریف، در آیاتی است که به خلافت و رهبری ائمّه اهل بیتعلیهم السلام یا آیات احکام مثل آیه رجم یا شیر دادن و امثال آن بر میگردد. اما در امثال این آیه، به اتفاق همه مسلمانان تحریف راه نیافته است.
1) حجر: 9 – 6.