جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

آیه نفی باطل

زمان مطالعه: 2 دقیقه

خداوند متعال، قرآن کریم را به عنوان کتاب قدرتمندی توصیف می‏کند که نه چیزی بر آن غلبه می‏کند و نه از هیچ سو باطلی به سراغ آن می‏آید: «… وَإِنَّهُ لَکِتابٌ عَزِیزٌ لا یَأْتِیهِ الْباطِلُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَلا مِنْ خَلْفِهِ» (1).

دلالت آیه در گرو بیان چند نکته است:

اول: مراد از «ذکر» در این آیه قرآن کریم است، به گواهی این که در پی «ذکر«، بیان فرموده است که آن، کتاب عزیز است. در آیات متعددی تعبیر ذکر بر قرآن اطلاق شده است، همچون «نُزِّلَ عَلَیْهِ الذِّکْرُ» (2) و «إِنَّهُ لَذِکْرٌ لَکَ وَلِقَوْمِکَ» (3).

دوم: خبر اِنّ در آیه محذوف و مقدر است، مثلاً: به درستی که کسانی که به ذکر وقتی بر آنان می‏آید کفر می‏ورزند، کیفرشان خواهیم داد.

سوم: باطل در مقابل حق است، حق، ثابت و شکست‏ناپذیر است، ولی باطل جولانی دارد و مغلوب می‏شود و مَثَل حق و باطل مَثَل آب و کف است که خداوند فرموده است که آن چه برای مردم سودمند است در روی زمین باقی می‏ماند و آن چه کف است از بین می‏رود، خداوند این گونه مَثل‏ها را بیان می‏کند. (4).

قرآن در همه معانی، مفاهیم، احکام جاویدان و معارف و اصولش حقّ است و هماهنگ با فطرت، اخبار غیبی آن هم دروغ و خلاف ندارد. از تناقض در دستورها و خبرها هم مصون است: «لَوْ کانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلافاً کَثِیراً«، (5) اگر از سوی غیر خدا بود، اختلاف بسیاری در آن می‏یافتند. پس همان طور که قرآن در محتوا و معنی حق است، در صورت و لفظ هم حق است و تحریف به آن راه نمی‏یابد. و مرحوم طبرسی چه نیکو گفته است: نه در الفاظش تناقض است، نه در خبرهایش دروغ، نه با چیزی معارض است، نه از آن کم شده و نه بر آن افزوده شده است. (6).

مؤید این نکته، قبل از این آیه است که «وَإِمَّا یَنْزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ«؛ (7) «و هرگاه وسوسه شیطانی سراغ تو آمد، به خدا پناه ببر که او شنوا و داناست.«

شاید این اشاره باشد به این که گاهی به ذهن آن حضرت خطور می‏کرد شاید پس از وفاتش دین او باطل گردد، خدا به او فرمان داد که به خداوند شنوا و دانا پناهنده شود.

خلاصه آن که تخصیص معنای آیه «نفی باطل» به پیدایش تناقض در احکام قرآن و دروغ بودن خبرهایش وجهی ندارد. قرآن از هر باطلی که آن را ابطال و خراب کند مصون است و همواره تازه و شاداب است و کهنه و فانی نمی‏گردد.


1) فصلت: 42 – 41.

2) حجر: 6.

3) زخرف: 44.

4) رعد: 17.

5) نساء، 82.

6) مجمع البیان: ج 9، ص 15، چاپ صیدا.

7) فصلت: 36.