روایات أئمه اهل بیت در مورد بلند گفتن بسم اللَّه فراوان است، سیره امام علیعلیه السلام و امامان پس از او چنین بود. چند نمونه را میآوریم:
18- ابوالفتوح رازی در تفسیرش از امام رضاعلیه السلام، از پدرش، از امام صادقعلیه السلام نقل میکند: آل محمدصلی الله علیه وآله در بلند گفتن «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» اجتماع دارند. (1).
19- در تفسیر علی بن ابراهیم از ابن اُذینه از امام صادقعلیه السلام روایت شده است: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» شایستهترین چیزی است که به جهر گفته شود و آیهای است که خداوند فرموده است:
»هرگاه پروردگارت را در قرآن یاد کنی، مشرکان از روی بیزاری به عقب بر میگردند«. (2).
20- صدوق با سند خود از اعمش، از امام صادقعلیه السلام نقل کرده که فرمود: بلند گفتن بسم اللَّه در نماز، واجب است. (3).
21- صدوق با سند خود از فضل بن شاذان نقل کرده است، در آنچه امام رضاعلیه السلام در بیان اسلام خالص برای مأمون نوشت، آمده است: بلند گفتن بسم اللَّه در همه نمازها سنت است. (4).
22- از امام رضاعلیه السلام روایت است که در همه نمازهای روز و شب خود، بسم اللَّه را بلند میگفت. (5).
23- کلینی از صفوان جمّال نقل کرده است: روزهایی پشت سر امام صادقعلیه السلام نماز خواندم، در نمازهایی که جهری نبود، «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» را در هر دو سوره بلند میگفت. (6).
24- عیاشی از خالد مختار نقل میکند: شنیدم امام صادقعلیه السلام میفرمود: آنان را چه میشود که نسبت به عظیمترین آیه در کتاب خدا یعنی «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» میپندارند که اگر بلند و آشکار گفته شود بدعت است. (7).
25- کلینی از یحیی بن ابیعمران همدانی نقل میکند: به محضر امام جوادعلیه السلام نامه نوشتم: فدایت شوم، درباره کسی که نمازش را هنگام خواندن سوره فاتحه با بسم اللَّه آغاز میکند، اما در سورههای دیگر بسم اللَّه را نمیگوید چیست؟ عباسی میگوید عیبی ندارد.
حضرت به خط مبارکش علیرغم گفته عباسی، نوشت اعاده میکند، اعاده میکند. (8).
آنچه ذکر کردیم کافی است برای کسی که جویای حقیقت باشد!
1) روض الجنان: ج1، ص50؛ مستدرک الوسائل: ج4، ص189، شماره 4456.
2) تفسیر قمی: ج1، ص28 (آیه 46 اسراء(.
3) خصال: ج2، ص604، ابواب صد به بالا، شماره 9.
4) عیون اخبار الرضا: ج2، ص122، باب 35.
5) همان: ص181، باب 44، شماره 5.
6) کافی: ج3، ص315، حدیث 20.
7) تفسیر عیاشی: ج1، ص21، حدیث 16.
8) کافی: ج3، ص313، حدیث 2.