نخستین کسی که در این راه پیش قدم شده است، ابن حزم اندلسی (متوفّای سال 456 هجری) است. افکار این مرد سنّی عالِم نما، نسبت به وجود مقدّس مهدی منتظر (علیه السلام) و آنچه وی در کتاب «الفصل» خود نگاشته، و تهمت هایی که به پسر امام حسن عسکری (علیه السلام) وارد ساخته است، منشأ انحراف گروهی دیگر، به خصوص نویسندگان سنّی معاصر، از قبیل احمد امین مصری گردیده است.
ابن حجر عسقلانی، در کتاب «لسان المیزان» ذیل نام «ابن حزم» می نویسد:
کلیه دانشمندان اهل سنّت که در عصر «ابن حزم» می زیسته اند، او را تکفیر کردند. با این وصف، «ابن حزم» که مطرود هم مذهبان خود بوده است در کتاب «جمهرة انساب العرب» با گستاخی خاصّی راجع به امام حسن عسکری (علیه السلام(» می نویسد:
»حسن عسکری، آخرین امام رافضیان است و او اولاد نداشت!! رافضیان ادّعا کردند که وی کنیزی به نام «صیقل» داشت، که بعد از مرگ وی پسری آورد؛ ولی این دروغ است!!«. (1).
1) جمهرة انساب العرب ص 61.