جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

ارزش و اهمیت انتظار در روایات اسلامی

زمان مطالعه: 3 دقیقه

طبق روایات فراوانی که از پیشوایان معصوم (علیهم السلام) در باره «انتظار فرج امام زمان (علیه السلام(» رسیده است، «انتظار فرج» به آرمانهای بلند و عالی انسانی مرتبط می شود و آدمی را در طول تاریخ زندگی، به عمل صالح، انجام کارهای نیک، رعایت حقوق انسان ها و طرد قدرت های ناصالح وامی دارد و او را بر صحیح ترین اعتقادات دینی و مذهبی ثابت و پابرجا نگه می دارد.

علاوه بر این مؤمنان و منتظران را برای جهاد و مبارزه، فداکاری و از خود گذشتگی، مقاومت و ایستادگی در برابر ظلم و بیدادگری و تلاش و کوشش برای برقراری نظام عدل، حقّ و حقیقت و ایجاد نظم و آرامش و آسایش عمومی آماده و مهیّا می سازد. و از این رو، این اصل تلاش انگیز در اسلام عبادت شمرده شده و در سخنان پیشوایان معصوم (علیهم السلام) از بزرگترین عبادات به شمار آمده است.

در این زمینه، روایات شوق انگیز فراوانی از ائمّه معصومین (علیهم السلام) رسیده است که برای نمونه به برخی از آنها اشاره می کنیم.

پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) می فرماید:

»…انتظار الفرج عبادةٌ. وفی روایة اخری أفضل أعمال اُمّتی انتظار فرج اللّه عزّوجلّ«. (1).

»انتظار فرج عبادت است. برترین و با ارزش ترین عمل اُمّت من، انتظار فرج از خدای تبارک و تعالی است«.

امیرمؤمنان علی (علیه السلام) می فرماید:

»أفضل العبادة الصّمتُ وانتظار الفرج«. (2).

»برترین عبادت، سکوت و انتظار فرج است«.

و در باب مواعظ آن حضرت آمده است که کسی از آن حضرت پرسید:

»أیُّ الأعمال أحبُّ إلی اللّهِ عزّوجلّ؟

قال: انتظار الفرج«. (3).

»کدام یک از اعمال نزد خدا محبوب تر است؟

فرمود: انتظار فرج«.

امام زین العابدین (علیه السلام) می فرماید:

»إنتظار الفرج من أعظم العمل» (4).

»انتظار فرج از برترین اعمال است«.

و در حدیث دیگری می فرماید:

»ما ضرّ من مات مُنتظراً لأمرنا ألاّ یموت فی وسط فسطاط المهدی و عسکره«. (5).

»بر کسی که در حال انتظار امر ما بسر می برد باکی نیست که ـ آن عصر را درک

نکند ـ و در میان خیمه حضرت مهدی (علیه السلام) و در لشکر آن حضرت نباشد«.

امام صادق (علیه السلام) می فرماید:

»إعلموا أنّ المُنتظِر لهذا الأمر لهُ مثلُ أجر الصائم القائم«. (6).

»بدانید کسی که منتظر ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) باشد پاداش کسی را دارد که شبها را برای انجام عبادت بیدار و روزها روزه دار باشد«.

و در ضمن حدیث مفصّلی آمده است که آن حضرت فرمود:

»…أنّ من انتظر أمرنا وصبر علی مایری من الأذی والخوف هو غداً فی زمرتنا«. (7).

»هرکس که منتظر امر ما باشد و بر ترس و آزاری که از دشمنان ما می بیند صبر کند فردای قیامت با ما خواهد بود«.

و در حدیث دیگری آمده است که در همین زمینه فرمود:

»من مات منکم و هو منتظر لهذا الأمر کمن هو مع القائم فی فسطاطه.

قال: ثمّ مکث هنیئة ثمّ قال: لا، بل کمن قارع معه بسیفه. ثمّ قال: لا واللّه إلاّ کمن استشهد مع رسول (صلی الله علیه وآله وسلم(«. (8).

»هرکس از شما بمیرد در حالی که منتظر امر ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) باشد همانند کسی است که با حضرت قائم (علیه السلام) در خیمه او باشد.

آن حضرت لحظه ای سکوت کرد و سپس فرمود: نه، بلکه مانند کسی است که همراه او با دشمن بجنگد.

سپس فرمود: نه به خدا سوگند! بلکه مانند کسی است که در رکاب رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) به فیض شهادت برسد«.

از آنجا که حالت انتظار امامی که گستراننده عدل است، آدمی را خواهان قسط و عدالت و دشمن ستم و ستمگر می سازد، دارای نقش تربیتی سازنده ای است که منتظران را در جریان زمان، در برابر تمام صدمات و لطماتی که بر آنها وارد می شود،

پرورش می دهد و آنان را محکم و مقاوم، با اراده و نفوذ ناپذیر، مستقل و شجاع، بلند نظر و عالی همّت بار می آورد، و با آن همه راههای انحرافی و دام های شیطانی که گمراهان و ستمگران و دشمنان دین و انسانیّت در پیش رویشان گسترده اند، آنها را بر صحیح ترین اعتقادات دینی ثابت و استوار نگه می دارد.

بنابراین، انتظار به خودی خود، آدمی را متعهّد و مسئول می سازد که برای تحقّق هدف های اسلامی و آرمان های انسانی و عملی شدن برنامه های دینی، بدون هیچ گونه ضعف و سستی و یأس و نا امیدی، تلاش و کوشش نماید و به سوی مقاصد متعالی اسلام گام بردارد و پیوسته مقاوم و استوار به وظایف دینی و اسلامی خود عمل نماید. و از همین جهت است که «انتظار» در این روایات، عبادت شمرده شده و از برترین و با ارزش ترین عبادات به شمار آمده و بدین پایه از ارزش و اهمیّت رسیده است.


1) بحار الانوار، ج 52، ص 122، ح 2 و 3.

2) کشکول شیخ بهائی، ص 151.

3) بحار الانوار، ج 52، ص 122، ح 3.

4) منتخب الاثر، ص 244، ح 1، به نقل از کمال الدین صدوق.

5) کافی، ج 8، ص 37، ح 7.

6) کافی، ج 2، ص 222، ح 4.

7) کافی، ج 1، ص 372، ح 6.

8) بحار الانوار، ج 52، ص 126، ح 18، به نقل از محاسن برقی و منتخب الاثر، ص 498، ح 13.