مسأله مهدویّت و عقیده به ظهور حضرت مهدی (علیه السلام(، یکی از مسائل بسیار مهمّ و مشهور اسلامی است که ریشه های ثابت آن در کتاب و سنّت ـ آیات و روایات ـ قرار داشته، و در منابع و مدارک اهل سنّت نیز درباره آن از پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) وائمّه معصومین (علیهم السلام(، و صحابه و تابعین روایت شده است، وحتّی در معروفترین و معتبرترین و اصولی ترین منابع حدیثی اهل سنّت مانند «مسند احمد حنبل» (1) و «صحاح ستّه» (2) روایات مربوط به آن حضرت به فراوانی آمده است.
با این حال، برخی از متعصّبان، مغرضان و کج اندیشان، و یا افراد عنود و لجوج، ویا بالاتر از آن، تحصیل کرده های از خود راضی ـ از اهل سنّت ـ که علم و دانش خود را بالاتر از حقّ و حقیقت می پندارند، و همه چیز را با معلومات ناقص خود می سنجند، و به هرچه با معلومات ناقص شان سازگار نباشد با دیده تردید و انکار می نگرند، و زبان به ایراد و اعتراض می گشایند، موضوع بدین روشنی را مخدوش نموده، و پس از گذشت
چهارده قرن از این واقعیّت ـ در عصر تمدّن و فرهنگ ـ تمام مطالب کتابهای خودشان را نادیده گرفته، و عقیده به ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) را افسانه ای پنداشته اند که فقط شیعه معتقد به آن است!! (3).
غافل از این که مسأله مهدویّت و عقیده به ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) در اسلام، مسأله ای اصیل و ریشه دار است، و اختصاص به «تشیّع» ندارد، و قبل از این که یک عقیده «شیعی» باشد، یک عقیده اسلامی ثابت و خالص است که مدّت چهارده قرن از عمر آن می گذرد، و در طول این مدّت پیوسته مورد اتّفاق و اجماع عموم مسلمانان بوده، و علما، دانشمندان، نویسندگان، محققان ومحدّثان ـ از شیعه و سنّی ـ در این باره کتابها، رساله ها و مقاله ها نوشته اند، تا آنجا که هم اکنون بیش از پنجاه جلد کتاب معتبر مستقل درباره وجود مقدّس حضرت مهدی (علیه السلام) از علمای اهل سنّت (4) و متجاوز از یکهزار جلد کتاب مستقل در مسأله مهدویّت در دست است (5) که این خود دلیل قاطعی بر اصالت مسأله مهدویّت و ریشه دار بودن این عقیده است.
البته ما در اینجا در مقام پاسخگویی به افتراهای ناروای این گونه افراد عنود و ماجراجو نیستیم. و پیش از این، دانشوران، پژوهشگران و اندیشمندان آزاد اندیش و منصف جهان در این باره حقّ مطلب را ادا کرده، و پاسخ یاوه گوئیهای آنان را داده اند، ولی آنچه گفتن و نوشتن آن بر یک انسان مسلمان با ایمان لازم است و به صراحت باید اعلام نماید این است که،مهدی موعود (علیه السلام) یک انسان عادی و یا قهرمان خیالی نیست، بلکه او حجّت خدا، و جانشین پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم(، و مردی الهی و آسمانی، و مظهر قدرت خداوند است که پذیرش و انکار او از سوی شخصی یا گروهی، ذرّه ای از شکوه و عظمت او نمی کاهد، زیرا او چون مهر تابان و خورشید فروزانی است که سرانجام به هر خانه ای خواهد تابید، و از هر روزنه ای خواهد درخشید، و هرگز تیرگی اندیشه جاهلان و تنگ نظری خفّاشان، از نور افشانی آن آفتاب عالمتاب مانع نخواهد شد.
شب پره گر وصل آفتاب نخواهد
رونق بازار آفتاب نکاهد
آری! ظهور مبارک حضرت مهدی (علیه السلام) از وعده های حتمی پروردگار است، و خداوند در وعده هایش تخلّف نمیورزد، و بی شک قیام شکوهمند آن مصلح پیروز تحقّق خواهد یافت، و دنیا را آن چنان که پر از ظلم و جور شده، از عدل و داد پر خواهد نمود و انکار منکران، لحظه ای آن را به تأخیر نخواهد انداخت.
همچنین اعتراض معترضان، که بدون توجّه به دلایل روشن و براهین آشکار، بی مهابا به پیش می تازند، و از شنیدن حقّ و پذیرفتن آن امتناع میورزند، در تحقّق ظهور آن مصلح الهی هیچ گونه اثری نخواهد داشت، و ظهورش بدون تردید به وقوع خواهد پیوست، و کسی را یارای مقاومت در برابر آن نخواهد بود.
(وَیَسْتَنْبِؤُنَکَ أحَقٌّ هُوَ قُلْ اِی وَرَبّی إنَّه لَحَقٌّ وَما أنْتُمْ بِمُعْجِزین(. (6).
»از تو می پرسند آیا به راستی آن حقّ است؟ بگو: آری! به پروردگارم سوگند، که آن حقّ است و شما هرگز راه فراری ندارید«. (7).
(فَوَرَبِّ السَماءِ وَالأَرض أنّه لَحَقٌّ مثلَ ما أنّکُمْ تَنْطِقونَ(. (8).
»به پروردگار آسمان و زمین سوگند، که این وعده، همانند این که شما با یکدیگر سخن می گویید حقّ و حقیقت است«.
1) این احادیث را می توانید به خصوص، در کتاب «مسند احمد بن حنبل» جلد یکم صفحه 84، 99، 376، و جلد دوّم صفحه 336، و جلد سوّم صفحه 17، 26، 28، 36، 98، 317، 345، 346، 384، و جلد پنجم صفحه 577، و جلد ششم صفحه 316 ملاحظه کنید.
2) »صحاح ستّه» معتبرترین کتب روایتی اهل سنّت می باشد که عبارتند از: صحیح بخاری، صحیح مسلم، سنن ابی داود، سنن ترمذی، سنن نسائی، و سنن ابن ماجه.
3) به کتاب «دانشمندان عامّه و مهدی موعود (علیه السلام(» مراجعه فرمایید.
4) اسامی آنها را در کتاب «الامام المهدی«، علی محمد علی دخیّل، صفحه 260، و کتاب «او خواهد آمد» صفحه 79 ـ 84، بخوانید.
5) انتظار بذر انقلاب، ص 16، و روزگار رهایی، ج 1، ص 16.
6) سوره یونس، آیه 53.
7) گفته شده است: این آیه از مدّتها ومهلتهای توده ها و غایب شدن پیامبران و تکذیب آنها از سوی ملّتها، و نزول عذاب بر آنها سخن گفته، نوید ظهور مبارک حضرت مهدی (علیه السلام) را به هنگام انحراف امّت اسلامی از راه هدایت، مژده می دهد. (غیبت شیخ طوسی، ص 110 به نقل از روزگار رهایی، ج 1، ص 71(.
8) سوره الذاریات، آیه 23. در مورد تفسیر این آیه از ابن عبّاس و حضرت امام زین العابدین (علیه السلام) روایت شده است که منظور از آن، قیام قائم (علیه السلام) است (غیبت شیخ طوسی (رحمه الله(، ص 110، و ینابیع المودّه، ص 511، باب 71(.