جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

تقیه و فلسفه آن

زمان مطالعه: 2 دقیقه

ما معتقدیم: هر گاه انسانی در میان افراد متعصب و لجوج و بی منطبق گرفتار شود که اظهار عقیده در میان آنان، سبب خطر جانی یا مانند آن گردد و از این اظهار عقیده فایده مهمی حاصل نشود، در چنین موردی موظف است عقیده خود را مکتوم دارد، و جان خود را بیهوده بر باد ندهد، و نام این کار را «تقیه‏» می‏گذاریم و این مساله را از دو آیه در قرآن مجید و دلیل عقل آموخته‏ایم.

قرآن درباره مؤمن آل فرعون می‏فرماید: «و قال رجل مؤمن من آل فرعون یکتم ایمانه اتقتلون رجلا ان یقول ربی الله و قد جاءکم بالبینات من ربکم، مرد با ایمانی از آل فرعون که ایمان خود را کتمان می‏کرد (در مقام دفاع از موسی بر آمد و) گفت: آیا می‏خواهید کسی را به قتل برسانید که می‏گوید: پروردگار من خداست، در حالی که دلایل روشنی از سوی پروردگارتان برای شما آورده است!» (1).

جمله‏ «یکتم ایمانه‏» صراحت در مساله تقیه دارد، آیا سزاوار بود مؤمن آل فرعون ایمان خود را آشکار کند و جان خود را از دست‏ بدهد و کاری از پیش نبرد؟

و درباره بعضی از مؤمنان مبارز و مجاهد صدر اسلام که در چنگال مشرکان لجوج گرفتار شدند دستور تقیه می‏دهد و می‏فرماید: «لا یتخذ المؤمنون الکافرین اولیاء من دون المؤمنین و من یفعل ذلک فلیس من الله فی شی‏ء الا ان تتقوا منهم تقاة، افراد با ایمان نباید غیر از مؤمنان، کسی را از کافران، دوست و ولی خود قرار دهند، هر کس چنین کند رابطه خود را از خدا بریده است مگر این که (شما در خاطر باشید و) از آنها تقیه کنید«. (2).

بنابراین‏ «تقیه‏» یعنی کتمان عقیده، مخصوص جایی است که جان و مال و عرض انسان در برابر دشمنان متعصب و لجوج به خطر می‏افتد، بی آن که نتیجه‏ای داشته باشد، در چنین مواردی نباید بیهوده افراد را به خطر انداخت و نیروها را از دست داد، بلکه باید آن را برای مواقع لزوم حفظ کرد، به همین دلیل در حدیث معروف امام صادق (ع) می‏خوانیم: «التقیة ترس المؤمن، تقیه سپر دفاعی مؤمن است‏«. (3).

تعبیر به‏ «ترس‏» (سپر) تعبیر لطیفی است که نشان می‏دهد تقیه یک وسیله دفاعی در مقابل دشمنان است.

داستان تقیه کردن‏ «عمار یاسر» در برابر مشرکان و صحه نهادن بر آن از سوی پیامبر اسلام (ص) معروف است. (4).

استتار سربازان و سلاحها در میدانهای جنگ، مخفی نگهداشتن اسرار جنگی و غیر آن از دشمنان و امثال اینها، همه نوعی تقیه در زندگی انسانها محسوب می‏شود، و در مجموع، تقیه یعنی‏ «کتمان‏» در جایی که اظهار کردن موجب خطر و ضرری است ‏بی آن که فایده‏ای در بر داشته باشد. این یک حکم عقلی و شرعی است که نه تنها شیعه بلکه همه مسلمین جهان بلکه همه عقلای عالم، در موارد لزوم به آن عمل می‏کنند.

با این حال شگفت آور است که بعضی اعتقاد به تقیه را مخصوص شیعه و پیروان مکتب اهل بیت دانسته و آن را به صورت یکی از ایرادهای عمده بر آنها در آورده‏اند، در حالی که مساله روشنی است، هم ریشه در قرآن مجید دارد و هم در احادیث اسلامی و سیره یاران پیامبر (ص) و هم برنامه‏های تمام عقلای جهان.


1) سوره مؤمن، آیه 28.

2) سوره آل عمران، آیه 28.

3) وسائل، جلد 11، صفحه 461، حدیث 6، باب 24. در بعضی از احادیث تعبیر «ترس الله فی الارض، سپر الهی در زمین‏» شده است.

4) این حدیث را بسیاری از مفسران و مورخان و ارباب حدیث، در کتابهای معروف خود آورده‏اند از جمله واحدی در اسباب النزول، طبری، قرطبی، زمخشری، فخر رازی، بیضاوی و نیشابوری هر کدام در تفسیر خود (ذیل آیه 106 نحل) آورده‏اند.