قرآن، زیربنای قانونگذاری اسلامی به شمار میآید و در پی آن، سنت نبوی که همراه و قرین قرآن است. جز اینکه قرآن، هم لفظ و هم معنایش وحی است، ولی سنّت، تنها مضمون و معنایش وحی است نه لفظش و به همین سبب، پیامبر خداصلی الله علیه وآله مردم را به قرآن تحدّی میکرد نه به سنت.
قرآن بینیاز از شناساندن است، نوری است که خودش روشن است و روشنگر غیر خود است، مثل خورشید که پیرامون خود را روشن میکند و هر نوری در برابر آن بیفروغ است. همین بس که خداوند به صورتهای مختلف قرآن را میستاید. گاهی آن را هدایت کننده به بهترین راه میداند، (1) گاهی بیانگر هر چیز میشمارد (2) و گاهی هم آن را جدا کننده حق و باطل معرفی میکند که بیم دهنده جهانیان است (3) و تعبیراتی دیگر که در قرآن آمده است.
قرآن کریم، بنیان اساسی مسلمانان و سنگ زیر بنای تمدّن اسلامی به خصوص در بُعداخلاقی، فلسفی و فقهی به شمار میرود که مدتی طولانی پشتوانه تشریع مسلمانان بوده است.
1) إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ یَهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ» (اسراء: 9(.
2) وَ نَزَّلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْءٍ» (نحل: 89(.
3) تَبارَکَ الَّذِی نَزَّلَ الْفُرْقانَ عَلی عَبْدِهِ لِیَکُونَ لِلْعالَمِینَ نَذِیراً» (فرقان: 1(.