جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

حدیث ثقلین (2)

زمان مطالعه: 2 دقیقه

مؤلفان صحاح و مسندها از پیامبر اکرم‏صلی الله علیه وآله روایت کرده‏اند که فرمود:

»ای مردم! من در میان شما دو چیز باقی گذاشتم که اگر به آن روی آورید هرگز گمراه نمی‏شوید: کتاب خدا و عترتم اهل بیتم.«

در جای دیگر فرمود:

»من در میان شما چیزی بر جای نهادم که اگر به آن تمسک بجویید گمراه نمی‏شوید: کتابِ خدا، رشته‏ای کشیده شده از آسمان به زمین، و عترتم اهل بیتم. و این دو از هم جدا نمی‏شوند، تا کنار حوض کوثر بر من وارد شوند، پس بنگرید پس از من با این دو چگونه رفتار می‏کنید.«

و نقل‏های دیگری نزدیک به این‏ها.

این سخن را بارها پیامبر فرمود: در بازگشت از طائف، روز عرفه در حجة الوداع، روز غدیرخم، بر فراز منبرش در مدینه، در اتاق خودش در ایام بیماری در حالی که اتاق پر از جمعیت بود. در صحت این حدیث هیچ کس جز جاهل یا معاند شک نمی‏کند. این حدیث با سندهای مختلف از زبان بیست و چند صحابی نقل شده است. (1).

دقت در این حدیث، عصمت عترت پاک پیامبرصلی الله علیه وآله را می‏رساند، چرا که عترت با قرآن قرین شده و این که از هم جدا نمی‏شوند. روشن است که قرآن، کتابی است که از هیچ سو باطل به آن راه ندارد، چگونه ممکن است قرین‏ها و همتاهای قرآن، در سخن و حکم و داوری و تأیید، به خطا روند؟ جدایی ناپذیری قرآن و عترت تا روز قیامت، گواه عصمت اهل بیت در سخنان و روایت‏هایشان است. به علاوه، این حدیث، کسی را که به عترت تمسک جوید گمراه نمی‏شمرد. پس اگر آنان از خطا و خلاف معصوم نباشند، چگونه متمسک به آنان گمراه نمی‏شود؟

البته در بعضی نقل‏ها به جای کتاب خدا و عترتِ من، کتاب خدا و سنّت من آمده است. (2) این اگر صحیح هم باشد، حدیث دیگری است که در تزاحم با این حدیث نیست، افزون بر این که یک حدیث است و حدیث قرآن و عترت متواتر است و آن را بزرگان و استادان حدیث و تاریخ و سیره به تواتر نقل کرده‏اند که با مراجعه به منابع حدیث روشن می‏شود و به هر حال، بر آن حدیث دیگر مقدم است.


1) همین بس که «دار التقریب بین المذاهب الاسلامیه» با نشر کتابی همه منابع این حدیث را آورده است. از جمله: صحیح مسلم: ج 7، ص 122؛ سنن ترمذی: ج 2، ص 207؛ مسند احمد: ج 3، ص 26،17 و 59 و ج 4، ص 366 و 371 و ج 5، ص 182 و 189؛ میر حامدحسین هندی نیز اسناد این حدیث و سخن بزرگان را در باره آن در شش جلد از کتاب عظیم خود (عبقات) آورده‏است.

2) الصواعق المحرقه: ص 89.