جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

خلوت صحابی با یک زن

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

ابن کثیر در تفسیر آیه «إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ» (1) نقل می‏کند که امام ابوجعفر با سند خود از کعب بن عمرو انصاری چنین روایت می‏کند:

زنی نزد من آمد تا با یک درهم از من خرما بخرد. گفتم: در خانه خرمایی بهتر از این هست. وارد خانه شد. دلم هوس کرد و او را بوسیدم. نزد عمر رفته حکم آن را پرسیدم. گفت: از خدا بترس و این را پوشیده‏دار و به کسی مگو. نتوانستم صبر کنم. پیش ابوبکر رفته و پرسیدم. او نیز گفت: از خدا بترس و این را پوشیده‏نگه‏دار و به کسی مگو. بازهم نتوانستم خویشتن‏داری کنم، نزد پیامبر خداصلی الله علیه وآله رفتم و به او خبر دادم. فرمود: «آیا در نبودِ مردی که در راه خدا به جهاد رفته، با خانواده‏اش چنین می‏کنی؟» پنداشتم که من از اهل آتشم و آرزو کردم کاش آن لحظه مسلمان شده بودم. پیامبر خداصلی الله علیه وآله مدتی سرش را پایین انداخته بود، جبرئیل نازل شد، آنگاه پیامبرصلی الله علیه وآله این آیه را بر من تلاوت فرمود: «وَأَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَیِ النَّهارِ وَزُلَفاً مِنَ اللَّیْلِ إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ ذلِکَ ذِکْری لِلذَّاکِرِینَ» (2) (دو طرف روز نماز به پادار و نیز بخشی از شب، همانا نیکی‏ها گناهان را از بین می‏برد، این یاد و پندی برای یادآوران است(. کسی گفت: یا رسول اللَّه، این برای اوست یا برای همه؟ فرمود: برای همه مردم است. (3).


1) هود: 114.

2) همان.

3) تفسیر ابن کثیر: ج2، ص463.