جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

راز استفاده از تربت پاک

زمان مطالعه: 4 دقیقه

در اینجا سؤالی است که برادران اهل سنت بسیار می‏پرسند که چرا شیعه تربت پاکی را در سفر و حضر همراه دارد و همیشه بر آن سجده می‏کند نه بر چیز دیگر؟ چه بسا آنطور که پیشتر هم گفتیم، افراد ساده بپندارند شیعه برای آن سجده می‏کند نه بر آن و سنگ و تربت را می‏پرستد! این بدان جهت است که این بیچاره‏ها بین سجده بر تربت و سجده برای تربت فرقی نمی‏گذارند!

به هر حال، جواب این سؤال روشن است. نزد شیعه این نیکوست که خاک پاک و پاکیزه‏ای که طهارتش مورد یقین است همراه باشد، از هر زمین که باشد و از هر جای جهان که باشد، در این مسأله همه‏جا یکسان است. این تعهّد و التزام، مثل التزام نمازگزار به پاکی لباس و بدن و محلّ نماز است. اما اینکه چرا تربت بر می‏دارند برای اطمینان از پاکی است، چون نمی‏توان به طهارت هر زمینی که انسان فرود می‏آید و نماز می‏خواند یا سجده می‏کند اطمینان یافت، به خصوص که افراد گوناگونی از بشر، مسلمان یا غیر مسلمان، مواظب پاکی و نجسی یا بی‏توجه به آن همه‏جا در تردّدند و مسلمان در نمازش دچار زحمت می‏شود. ناچار خاک پاکی که به طهارت آن اطمینان دارد با خود بر می‏دارد و هنگام نماز بر آن سجده می‏کند، تا ندانسته بر چیزهای نجس و کثیف سجده نکند، چون با سجده بر اینها نه می‏توان به خدا تقرّب جست و نه سجده بر آن جایز است و نه عقل سلیم آن را می‏پذیرد، به خصوص با آن همه تأکید که نسبت به پاکی اعضا و لباس نمازگزار شده و از خواندن نماز در جاهایی مثل مزبله، قربانگاه، سرِراه، دستشویی و حمام و خوابگاه شتر و… نهی شده و دستور است که مساجد را پاک و خوشبو سازند. (1).

این قاعده نزد پیشینیان صالح، ثابت بوده، هرچند تاریخ از نقل آن غفلت کرده است. روایت شده که تابعیِ فقیه، مسروق بن اجدع (متوفاق 62 هجری) در سفرهایش پاره خشتی از مدینه با خود همراه می‏برد و بر آن سجده می‏کرد. این را ابی‏شیبه هم در کتابش «المصنّف» در باب کسی که در کشتی چیزی با خود بردارد که بر آن سجده کند آورده، و با دو سند نقل کرده که مسروق بن اجدع چون با کشتی سفر می‏کرد، پاره خشتی برای سجده بر آن همراه خود بر می‏داشت. (2).

تا اینجا روشن شد که تعهد شیعه نسبت به سجده بر خاک، تنها برای سهولت کار بر نمازگزار در سفر و حضر است، چون بیم آن می‏رود که زمین پاک یا حصیر پاکی که بر آن سجده کند نیابد و کارش مشکل شود. این مثل ذخیره کردن خاک پاک از سوی یک مسلمان برای تیمم بر آن است.

اما راز اینکه شیعه سجده بر تربت سیدالشهدا را مستحب می‏داند، این است که از هدف‏های متعالی آن است که نمازگزار وقتی پیشانی بر خاک کربلا می‏گذارد، به یاد فداکاری آن امام بیفتد که جان خود و اهل بیت و یاران برگزیده‏اش را در راه خدا و عقیده و مبارزه با ستم و فساد فدا کرد. از آنجا که سجده بزرگترین رکن نماز است و طبق حدیث، نزدیک‏ترین حالت بنده به پروردگار است، مناسب است با سجده بر این تربت پاک، به یاد کسانی باشد که بدن‏های خود را قربانی حق کردند و روح‏هایشان به ملکوت اعلا پرکشید، تا خضوع و خشوع پیش آید و این تواضع برای آنان رفعت آورد و این دنیای فریبنده و جلوه‏گر در نظر نمازگزار بی‏جلوه گردد. شاید مقصود از حدیثی که می‏گوید سجده بر تربت سیدالشهدا حجاب‏های هفتگانه را کنار می‏زند همین باشد، در این حالت است که سجود، رمز عروج از خاک تا آفریدگار افلاک می‏گردد. (3).

علامه امینی گوید: ما قطعه‏های درخشانی از تربت کربلا برای سجده بر آن بر می‏گزینیم، آنگونه که فقیه پیشین، مسروق بن اجدع، پاره‏خشتی از تربت مدینه منوره با خود بر می‏داشت و بر آن سجده می‏کرد، در حالی که او شاگرد خلافتِ راشده، فقیه مدینه و معلم سنت در آن شهر بود و حاشا که او اهل بدعت باشد. پس در این کار، هیچ جای ناراحتی و نگرانی نیست و چیزی مخالف قرآن کریم و سنت خدا و رسول‏صلی الله علیه وآله، یا خروج از حکم عقل و منطق نیست. اینکه شیعه، تربت کربلا را به عنوان سجده‏گاه قرار می‏دهد، نه واجب شرعی و دینی است و نه از الزامات مذهب است و هیچ شیعه‏ای از روز نخست، در اینکه می‏توان بر خاک کربلا سجده کرد، میان آن و خاک هر جای دیگر زمین فرقی نمی‏بیند، بر خلاف آنچه بی‏خبران از شیعه و آراء آنان می‏پندارند. این کاری است که شیعه آن را استحسان عقلی می‏شمارد و چیزی را برای سجود انتخاب می‏کند که از نظر عقل و منطق و حساب، اولویت دارد، همین. بسیاری از مردمان این مذهب در سفرها همراه خودشان غیر از تربت کربلا، چیزی مثل حصیر پاک و تمیز که اطمینان به پاکی آن دارند، یا سجاده‏ای بافته شده از حصیر بر می‏دارند و در نمازهایشان بر آن سجده می‏کنند. (4).

این نگاهی اجمالی به این مسأله فقهی بود، تفصیل آن در جای خود است. آنچه بزرگان عصر درباره این موضوع نگاشته‏اند، ما را از تفصیل بیشتر بی‏نیاز می‏کند. به چند نمونه اشاره می‏شود:

1- «الأرض والتربة الحسینیة«، مصلح بزرگ، شیخ محمدحسین کاشف الغطاء (1373 – 1295 ق(.

2- «سیرتنا و سنّتنا«، علامه بزرگوار، شیخ عبدالحسین امینی صاحب الغدیر (1390 – 1320 ق(.

3- «السجود علی الأرض«، مرحوم علامه شیخ علی احمدی (1379 – 1304 ش؛ 1421 – 1345 ق) که تتبع و تحقیق شایسته‏ای انجام داده است.

آنچه در این مختصر گفتیم، بهره‏گیری از فروغ دانش‏های آنان بود، خداوند علمای گذشته ما را رحمت کند و ماندگان را نگاه دارد.


1) سیرتنا وسنتنا: ص159 – 158.

2) المصنّف: ج2، ص172، دار الفکر، چاپ 1409 ه.

3) الأرض والتربة الحسینیة: ص24.

4) سیرتنا و سنتنا: ص167 – 166 چاپ نجف.