جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

زهد

زمان مطالعه: 4 دقیقه

خـلیفه و جانشین رسول خدا در جامعه اسلامی در راس هرم قدرت قرار دارد تمام ثروتهای ملی و امـوال عـمـومی در اختیار اوست، و هموست که می تواند به هر صورتی در این اموال دخل و تصرف کـنـد انـدکـی گرایش به دنیا کافی است که رهبر جامعه اسلامی را از طریق عدل و انصاف خارج کـرده به سوء استفاده ازقدرت و موقعیت خود، زیاده طلبی و مال اندوزی کشاند جامعه اسلامی در ایـن بـاب تـجربه های تلخی دارد افراد زیادی به نام خلیفه رسول خدا بر مسند رهبری جامعه تکیه زدنـد، ولـی بـا مـردم بـه شـیوه قیصر وکسری رفتار کردند بنابراین یکی از صفاتی که برای رهبر جامعه اسلامی ضروری و اجتناب ناپذیر است،زهد و بی رغبتی به دنیاست.

صفت زهد در وجود مقدس امیرالمؤمنین علی (ع) چنان است که پیامبر اکرم (ص) فرمود:

یـا عـلی ان اللّه قد زینک بزینة لم یزین العباد بزینة احب منها و هی زینة الا برار عند اللّه و هی الزهد فی الدنیا فجعلک لا ترز من الدنیا شیئا و لا ترز الدنیا منک شیئا، (1).

ای عـلـی! خـداونـد تـرا زینتی داده که محبوبتر از آن، زینتی به بندگانش نداده است و آن زینت نـیـکـان اسـت، که همان زهد در دنیاست خداوند تو را چنان آفرید که از دنیا بهره ای نداری و دنیا چیزی از تو نمی کاهد.

زهـد آن حـضـرت چه در زمان خلافت و چه پیش از آن، چنان ظهوری داشت که اسطوره ها آفرید اینک به چند نمونه از تجلی زهد و بی اعتنایی آن امام همام به دنیا و مظاهر آن اشاره می کنیم.

امـیـرالـمـؤمـنین علی (ع) در زمان خلافت خود و در حالی که تمام ثروتهای جامعه اسلامی را در اخـتـیـارداشـت، لـباس وصله دار می پوشید، (2) نان خشک و غذای ساده می خورد، و معاش خانواده خود را ازدست رنج خود اداره می کرد.

سـویـد بـن غـفـلة می گوید: «در دارالاماره، خدمت علی بن ابی طالب (ع) رسیدم دیدم حضرت نـشـسته وکاسه ای شیر ترش که بوی ترشی آن از دور به مشام می رسد، پیش رو دارد و تکه ای نان خـشـک در دسـت گـرفـته که تکه های پوست جو در سطح آن به چشم می خورد نان را با دست و گـاهی با کمک زانو تکه تکه می کند و در شیر می اندازد وقتی مرا دید فرمود: نزدیک بیا و از غذای مـا بـخـور مـن عـرض کـردم: روزه دارم فرمود: از رسول خدا شنیدم که هر کس به خاطر روزه از خـوردن آنـچـه مـیل دارد چشم بپوشد بر خداسزاوار است که از طعام و شراب بهشت بهره مندش کند«.

سـویـد مـی گـویـد: «کـنیز حضرت آنجا ایستاده بود به او گفتم چرا در حق این پیرمرد، از خدا نـمـی ترسید؟

چرا آرد نانش را صافی نمی کنید و این دانه های درشت را از آن نمی گیرید؟

گفت: حـضـرت بـه مـا دسـتور داده است هیچ گاه آرد نانش را الک نکنیم حضرت متوجه صحبت ما شد فـرمود: به او چه می گویی؟

من سخن خود را برای او باز گفتم حضرت در پاسخ من فرمود: پدر و مـادرم فدای آنکه هیچ گاه آرد نانش الک نشد و هرگز سه روز پی درپی خود را از نان گندم سیر نکرد، تا خدایش به نزد خویش برد» (3).

منظور حضرت از این کلام اشاره به سیره رسول مکرم اسلام است.

دیگری می گوید: «در روز عید قربان، خدمت امیرالمؤمنین علی (ع) رسیدم حضرت، آبگوشتی به ما تعارف کرد گفتم: با این همه نعمت که خدا عنایت کرده خوب بود گوشت اردک برایمان فراهم مـی کـردی حضرت فرمود: از رسول خدا (ص) شنیدم که می فرمود: خلیفه از مال خدا جز دو کاسه حقی نداردکاسه ای که خود و خانواده اش بخورد و کاسه ای که به مردم تعارف کند (4).

از ایـن کـلام شـریـف اسـتـفـاده مـی شـود، حـضـرت، روش حـکـومـت و مردمداری را از رسول خـدا (ص(آموخته در تمام مواضع خود از آن بزرگوار پیروی می کرد تمام آنچه از حضرتش چه در زندگی شخصی وچه در زندگی اجتماعی مشاهده می شد، هر کدام درسی بود از درسهایی که در مدت بیست و سه سال همراهی با رسول گرامی اسلام فرا گرفته بود.

نـوشـتـه انـد: بـرای حضرت فالوده ای هدیه آوردند ظرف فالوده را پیش رو نهاد، به آن نگریست و فـرمـود: «خوش رنگ و بویی و طعم خوبی داری، ولی من خود را به چیزی که عادت ندارم عادت نمی دهم» (5).

در زمـان خـلافـتـش او را دیـدنـد کـه در مـیـدان کوفه شمشیری را به معرض فروش گذاشته، مـی فـرمـاید: «خریدار این شمشیر کیست؟

به خدا با این شمشیر بارها غبار غم از چهره رسول خدا زدوده ام و اگر پول یک تکه لباس داشتم، این را نمی فروختم» (6).

در هـمـان حـالـی کـه درآمد سالانه املاکی که وقف کرده بود به چهل هزار دینار می رسید، خود از گرسنگی سنگ به شکم می بست (7).

او را در بـازار کـوفـه دیدند، خرمایی را که برای مصرف خانواده خویش خریده در پارچه ای ریخته، بر دوش حمل می کند علاقه مندان به یاری وی شتافتند و از حضرتش خواستند که اجازه دهد آن را به خانه برسانند.

فرمود: «پدر خانواده به حمل این بار سزاوارتر است» (8).

برای همین است که وقتی نزد عمر بن عبدالعزیز خلیفه اموی سخن از زهد می گویند و زاهدان را نام می بردند او می گوید: «زاهدترین مردم در دنیا علی بن ابی طالب (ع) است«.

در تـوضـیـح درآمـد امـلاک وقـفـی حضرت، گفتنی است که هر دینار معادل 18 نخود طلاست بنابراین40 هزار دینار معادل 30 هزار مثقال طلا می باشد و اگر طلا را به حداقل قیمت روز، یعنی هـر مـثـقال 160000 ریال فرض کنیم، درآمد سالانه اوقاف آن حضرت معادل 4800000000 ریال بوده است.


1) فرائدالسحطین، ج 1، ص 136، باب 22، حدیث 100 و مناقب ابن مغازلی، ص 105، حدیث 148.

2) کنزالعمال، ج 13، ص 185، حدیث 36552.

3) مناقب خوارزمی، ص 118، حدیث 130 فرائد السحطین، ج 1، ص 352، باب 66، حدیث 277.

4) مسند امام احمد بن حنبل، ج 1، ص 78.

5) کنزالعمال، ج 13، ص 184، حدیث 36552.

6) کنزالعمال، ج 13، ص 178، حدیث 36531 و مناقب خوارزمی، ص 121، حدیث 135.

7) تاریخ دمشق، ج 2، ص 450، حدیث 975 و 976.

8) کنزالعمال، ج 13، ص 180، حدیث 36573.