مفهوم روشن شفاعت نزد عامّه، دعای شفیع و طلبیدن او از خداوند است که گناهان بندگانش را – اگر شایسته بخشایشند – بیامرزد. پس درخواست شفاعت از شفیع، به درخواست دعا از او برای آن هدف برمیگردد. آیا اشکالی دارد که از برادر مؤمن درخواست دعا کنی؟ تا چه رسد به درخواست از پیامبر اکرمصلی الله علیه وآله که به تصریح آیات قرآن، دعایش مستجاب است و ردّ نمیشود. (1) آنچه روشن میکند که شفاعت پیامبر، دعایاو در حق شفاعت شده است، روایتی از پیامبر خداصلی الله علیه وآله است که فرمود:
»هیچ کس نیست که بمیرد و گروهی از مسلمانان که تعدادشان به صد نفر برسد برای او شفاعت کنند، مگر اینکه شفاعت آنان در مورد او پذیرفته شود.» (2).
شارح کتاب، تعبیر «یَشْفَعون له» را تفسیر کرده به این که برای او دعا کنند. تعبیر «شُفِّعوا فیه» را هم تفسیر کرده به اینکه: شفاعتشان پذیرفته میشود.
از عبداللَّه بن عباس نیز روایت شده که گوید: شنیدم که پیامبر خداصلی الله علیه وآله میفرمود:
»هیچ مسلمانی نیست که بمیرد و چهل نفر موحّد بر جنازه او بایستند، مگر آنکه خداوند شفاعت آنان را درباره او میپذیرد.» (3).
پس وقتی شفاعت خواهی از صالحان به معنای درخواست دعاست، هرکس نیز از پیامبر شفاعت بطلبد، همین معنی را قصد میکند. (4) وقتی رسول خداصلی الله علیه وآله زنده بود و در مدینه میزیست، درخواست دعا از پیامبر از سوی اصحاب، معنایش درخواست شفاعت بود. هرچند نام آن متفاوت است، لیکن حقیقت آنها یکی است. پس از انتقال از دنیا به جهان برزخ نیز معنای شفاعت خواهی همان درخواست دعاست، نه چیز دیگر. پس اگر یک نفر بادیه نشین به مسجد او میآمد و از آن حضرت میخواست که برایش استغفار کند، از او شفاعت نزد خدا را طلبیده بود. اگر آن شخص پس از رحلت او میآمد و میگفت: ای پیامبر! نزد پروردگار برایم استغفار کن، یا میگفت: نزد خداوند شفاعتم کن، مفهوم همه این ها یکی است، هرچند در ظاهر مختلف باشد. پذیرش درستی یکی و تشکیک در درستی آن دیگری مثل آن است که دو چیز به هم پیوسته را از هم جدا کنیم.
تا اینجا روشن شد که شفاعت خواهی یعنی درخواست دعا از شفیع، واین امری پسندیده در دین است و فرقی نمیکند که از شفیع، در حال حیاتش درخواست شود، یا پس از وفاتش، چون از مرز درخواست دعا فراتر نمیرود. امّا اینکه فایده داشته باشد یا نه، موضوعی است که اینجا جای بحث آن نیست.
این گونه درخواست دعا و شفاعت، در زمانهای گذشته از سوی پیشینیان صالح نیز انجام گرفته است که نمونههایی یاد میشود:
1) نساء: 64، منافقون: 5.
2) صحیح مسلم: ج4، ص53، ط مصر.
3) همان.
4) اگر شفاعت معنای دیگری داشت، مثل تصرّف تکوینی در دل گنهکاران و تصفیه آنان در برزخ و مواقف قیامت این یک معنای عقلی است که تنها برخی از افراد اندک متوجه آن میشوند.