جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

صفات خبریه

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

مقصود از صفات خبریه، اوصافی است که در آیات قرآن و روایات آمده و مستندی جز نقل ندارد. مثل:

1. ید اللَّه (دست خدا(:

»إِنَّ الَّذِینَ یُبایِعُونَکَ إِنَّما یُبایِعُونَ اللَّهَ یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ» (1).

»آنان که با تو بیعت می‏کنند، با خدا بیعت می‏کنند. دست خدا بالای دست آنان است.«

2. وجه اللَّه (روی خدا(:

»وَ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ فَأَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ«. (2).

»مشرق و مغرب از آن خداست. به هر جا که روکنید، آنجا روی خداست.«

3. عین اللَّه (چشم خدا(:

»وَ اصْنَعِ الْفُلْکَ بِأَعْیُنِنا وَ وَحْیِنا» (3).

»کشتی را در برابر چشم ما و به وحی ما بساز.«

4. استواء بر عرش (قرار گرفتن بر تخت(:

»الرَّحْمنُ عَلَی الْعَرْشِ اسْتَوی«. (4).

»خداوند رحمان بر عرش (تخت) قرار گرفت و مسلّط شد«

واژه‏های این آیات، حکایت از آن دارد که خداوند سبحان جسم یا جسمانی است. از سوی دیگر آیات محکمات و روشن، خدا را منزّه از این می‏داند، آنگونه که در آیه شریفه «لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْ‏ءٌ» (5) است، یعنی هیچ چیز همانند او نیست. دلایل عقلی نیز بر همین دلالت دارد. با این حساب، مقصود واقعی از این صفات، وقتی روشن می‏شود که یک بررسی کلّی از آیات و دقت در قراین موجود در خود این الفاظ صورت گیرد و نتیجه قطعی به دست آید. از این رو اهل تنزیه، پس از انجام این بررسی معتقد شده‏اند که این الفاظ، کنایه، استعاره و مجاز است. بحث تفصیلی آن در جای خود است.


1) فتح: 10.

2) بقره: 115.

3) هود: 37.

4) طه: 5.

5) شوری: 7.