جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

فخرالدین رازی

زمان مطالعه: 2 دقیقه

(متوفّای سال 606 هجری) دانشمند متفکّر، فیلسوف، مفسّر و محقّق عالی مقام اهل سنّت، درکتاب «الفِرَق» ضمن شمارش فرقه های شیعه، چنین می نویسد:

»سیزدهم منتظران اند. اینان چنان عقیده دارند که امامت بعد از امام حسن عسکری (علیه السلام) ویژه فرزند اوست که از نظرها غایب است و روزی ظهور کند و حاضر شود، امامیّه زمان ما، بر این مذهب اند و هم ایشان در دعا می گویند:

»اللهمّ صلّ علی محمّد المصطفی وعلی المرتضی و خدیجة الکبری، وفاطمة الزهراء والحسن الزکی والحسین الشهید بکربلا وعلی بن الحسین زین العابدین و محمّد بن علی الباقر وجعفر بن محمّد الصادق و موسی بن جعفر الکاظم وعلی بن موسی الرضا ومحمّد بن علی التقی وعلی بن محمّد النقی والحسن بن علی ومحمّد بن الحسن العسکری الإمام القائم المنتظر…» (1).

با این که می دانیم فخر رازی در موارد بسیاری از تفسیر کبیر خود و آثار دیگرش به شیعه تاخته است؛ ولی در عین حال، این موضوع مانع از آن نشده است که وی نیز مانند ابن حجر با همه تعصّبی که داشته، حقّ و حقیقت بر قلمش جاری گردد و آنچه را به تعصّب پنهان داشته، گاهی آشکار کند.

وی در تفسیر کبیر خود که راجع به جهر و اخفات «بسم اللّه» در نماز سخن گفته است، می گوید:

»و امّا مذهب علی بن ابی طالب (علیه السلام(، بلند گفتن «بسم اللّه» در نماز است و این به تواتر ثابت شده است و هرکس در دین تابع علی بن ابی طالب (علیه السلام) باشد و او را پیشوای خود قرار دهد و او را امام خود بداند و به او اقتدا کند، به طور حتم راه حق را یافته است. مگر کسی منکر آنست که پیامبر فرموده است: «اللهمّ أدر الحقّ مع علی«.

تا آنجا که می گوید: دلایل عقلی با ما موافق و عمل ما با عمل علی (علیه السلام) مطابق است، و هرکس «علی (علیه السلام(» را امام بداند و او را به امامت دینی برگزیند، جان، دین و ایمان خود را به پناهگاهی محکم رسانیده است«. (2).


1) این کتاب به ضمیمه چهارده مقاله دیگر از او و سایر دانشمندان توسّط آقای سیّد محمّد باقر سبزواری، استاد دانشکده الهیات تهران ترجمه و چاپ شده است.

2) تفسیر کبیر فخر رازی، ج 1، ص 168، در تفسیر سوره حمد، باب 4، مسأله 9، حجّة 5.