جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

مراسم تبریک و تهنیت

زمان مطالعه: 3 دقیقه

پـیـامـبـر اکرم (ص) پس از اتمام خطبه از منبر پایین آمد و در خیمه ای نشست و فرمود تا علی (ع) درخـیـمه ای دیگر بنشیند آنگاه دستور داد تمام اصحاب برای عرض تبریک به دیدار امیرالمؤمنین بشتابند و مقام ولایتش را تبریک گویند.

نویسنده کتاب تاریخ روضة الصفا پس از نقل جریان غدیر می نویسد:

پس فرود آمد و در خیمه خاص بنشست و فرمود که امیرالمؤمنین علی (ع) در خیمه دیگربنشیند بعد از آن طبقات خلایق را امر کرد به خیمه علی (ع) رفتند و زبان به تهنیت آن حضرت گشادند و چـون مـردم از این امر فارغ شدند، امهات (1)، به فرموده خواجه کاینات نزد علی (ع) رفته او را تهنیت گفتند (2).

و در تاریخ حبیب السیر پس از نقل حدیث غدیر چنین آمده است:

پس امیرالمؤمنین علی ـ کرم اللّه وجهه ـ به موجب فرموده حضرت رسالت (ص) در خیمه نشست تا طوایف خلایق به ملازمتش رفته لوازم تهنیت به تقدیم رساندند و از جمله اصحاب عمر بن الخطاب ـ رضی اللّه عنه ـ جناب ولایت را گفت: بخ بخ یابن ابی طالب اصبحت مولای ومولی کل مؤمن و مؤمنة، (3).

یـعـنـی خـوشـا حـال تو ای پسر ابوطالب! بامداد کردی در وقتی که مولای من و مولای هر مؤمن ومـؤمـنـه بـودی بـعـد از آن امـهـات مـؤمـنـیـن بـر حـسـب اشـارت سـید المرسلین به خیمه امیرالمؤمنین (ع) رفته شرط تهنیت به جای آوردند.

مـرحـوم طـبرسی مفسر و محدث نامی امامیه نیز عین این مطلب را در کتاب اعلام الوری روایت کرده است (4).

هـمـه اصـحـاب دوبـاره با پیامبر بیعت کردند و همزمان با علی (ع) نیز بیعت کردند اولین کسانی کـه دسـت بـر دسـت پیامبر)ص) و علی (ع) نهادند ابوبکر، عمر، عثمان طلحه و زبیر بودند (5) هـمـان طور که پیش از این گفتیم عمر برای تبریک و شاد باش جمله ای را به کاربرد که در تاریخ مـانـدگـار شـد او گفت:بخ بخ یابن ابی طالب، اصبحت، مولای و مولا کل مؤمن و مؤمنه (6) شمار بسیاری از محدثان اهل سنت این جمله را از اصحاب رسول خدا (ص) که در آنجا حاضر بوده و ایـن جـمـله را از زبان عمر شنیده اند، نقل کرده اند از جمله کسانی که این جمله را روایت کرده اند ابن عباس، ابوهریره، برا بن عازب، زید بن ارقم، سعد بن ابی وقاص، ابوسعید خدری و انس بن مالک را می توان نام برد.

مرحوم علامه امینی در کتاب الغدیر شصت نفر از دانشمندان اهل سنت را نام می برد که این روایت رادر کتب خود آورده اند (7) و بعضی آن را به ابوبکر نیز نسبت داده اند.

آنـگـاه حـسان بن ثابت، شاعر نامی زمان خود برخاسته عرض کرد: «یا رسول اللّه! اجازه می خواهم درحضور شما چند بیت درباره علی (ع) بگویم«.

فرمود: با برکت الهی بگو:

حسان بر بلندی رفت و چنین سرود:

ینادیهم یوم الغدیر نبیهم

بخم و اسمع بالرسول منادیا

فقال فمن مولاکم و نبیکم؟

فقالوا و لم یبدو اهناک التعامیا

الهک مولانا و انت نبینا

و لم تلق منا فی الولایة عاصیا

فقال له قم یا علی فاننی

رضیتک من بعدی اماما و هادیا

فمن کنت مولاه فهذا ولیه

فکونوا له اتباع صدق موالیا

هناک دعا اللهم وال ولیه

و کن للذی عادی علیا معادیا (8).

یعنی:

ـ پـیـامـبـر مـسـلمانان در روز غدیر با آواز رسا آنان را فرا خواند، و شگفتا! که چگونه فرستاده خدا فریاد می کرد.

ـ پس گفت: مولی و سرپرست و پیامبر شما کیست؟

در آنجا همه بدون هیچ ابهامی گفتند:

ـ خـدای تو مولای ماست و تو پیامبر ما هستی و هیچیک از ما را نخواهی دید که درباره امر ولایت، تو را عصیان و مخالفت کند.

ـ و آنگاه به علی (ع) گفت: یا علی برخیز که من تو را برای امامت و رهبری پس از خود برگزیدم.

ـ پـس هـرکـس را کـه مـن رهـبـر و سـرپـرست اویم، همانا این علی سرپرست اوست پس برای او پیروانی صادق و دوستدار باشید.

ـ و در آنـجـا دعـا کـرد: خـداونـدا دوست علی را دوست بدار و با آن کس که با علی دشمنی کند، دشمن باش.


1) مـنـظـور همسران رسول خدا (ص) است که به امهات المؤمنین یعنی مادران مؤمنان ملقب بوده اند.

2) تاریخ روضه الصفا، ج 1، ص 541.

3) تاریخ حبیب السیر، ج 1، ص 411.

4) اعلام الوری باعلام الهدی، ص 133.

5) الغدیر، ج 1، ص 270، نقل از کتاب الولایة، تالیف محمد بن جریر طبری، و مناقب علی بن ابی طالب، تالیف احمد بن محمد طبری مشهور به خلیلی.

6) فرائد السحطین، ج 1، ص 65، باب 9، حدیث 31 و 32 و ص 71، باب 11، احدیث 38.

7) الغدیر، ج 1، ص 272 تا ص 283.

8) فـرائد الـسـحـطـیـن، ج 1، ص 73، باب 12، حدیث 39 و 40، و مقتل خوارزمی، ج 1، ص 47، و تذکرة الخواص، ص 39.