جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

مرجعیت علمی اهل بیت

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

بحث از شکل خلافت پس از پیامبرصلی الله علیه وآله به دو گونه مطرح می‏شود:

اول: بحث از حکومت در مرحله خاصی از زمان، یعنی این که آیا خلافت از جانب پیامبر خداصلی الله علیه وآله، امری انتصابی بود، یا به اصحاب سپرده شده بود؟ این گونه بحث، هر چند بی‏فایده نیست، لیکن یک بحث صرفاً تاریخی است که زمان آن گذشته است.

دوم: این که مرجعیت علمی پس از رحلت پیامبرصلی الله علیه وآله، آیا در اهل بیت‏علیهم السلام تجسم و تبلور یافته بود یا در دیگران؟ و آیا وظیفه هر مسلمان در هر زمان و قرن، تمسک به ائمه اهل بیت‏علیهم السلام به عنوان یکی از «ثقلین» است، یا تمسک به دیگران؟ این بحث، همیشه تازه است و شایسته تأمل است. بحث از نوع اول، اگر نزد گروهی ناپسند است، ولی بحث به شیوه دوم، خواسته هر کسی است که می‏خواهد اصول و فروع دین خود را از سرچشمه‏ای زلال فرا بگیرد.

با چشم‏پوشی از این که پیامبر اکرم‏صلی الله علیه وآله در روز غدیر، علی‏علیه السلام و اهل بیت او را برای رهبری و حکومت تعیین کرد، در روزی که مسلمانان سایه‏بانی جز گرمای خورشید نداشتند، و ولایت او را پس از توحید و معاد، اصل سوم قرارداد، می‏گوییم: رسول‏خداصلی الله علیه وآله همواره در میان غافلان و جاهلان هشدار می‏داد و دعوت به تمسک به کتاب و عترت می‏کرد. این صراحت دارد در این که مرجعیت علمی، افزون بر رهبری سیاسی، منحصر به اهل بیت‏علیهم السلام است و مسلمانان باید در حوادث و پیشامدهای دینی و هر آن چه به دینشان مربوط می‏شود، به آنان روی آورند. برای آن که بعضی از سخنان پیامبرصلی الله علیه وآله در این زمینه روشن شود، برخی از احادیث را می‏آوریم: