عبودیت پیامبران هرگز مانع از آن نیست که آنها به اذن و فرمان خداوند از امور پنهانی مربوط به حال و گذشته و آینده آگاه باشند: «عالم الغیب فلا یظهر علی غیبه احدا الا من ارتضی من رسول، خداوند دانای غیب است، و هیچ کس را بر اسرار غیبش آگاه نمیسازد، مگر رسولانی را که برگزیده است«. (1).
میدانیم: یکی از معجزات مسیح (ع) این بود که به مردم از پارهای از امور پنهانی خبر میداد: «و انبئکم بما تاکلون و ما تدخرون فی بیوتکم، من شما را از آنچه میخورید و در خانههای خود ذخیره میکنید خبر میدهم«! (2).
پیامبر اسلام (ص) نیز از طریق تعلیم الهی بسیاری از اخبار نهانی را بیان میفرمود: «ذلک من انباء الغیب نوحیه الیک، این از خبرهای غیب است که به تو وحی میفرستیم«. (3).
بنابراین مانعی ندارد که پیامبران الهی از طریق وحی و به اذن پروردگار از غیب خبر دهند و اگر در بعضی از آیات قرآن، علم غیب از پیامبر اسلام (ص) نفی شده است: «و لا اعلم الغیب و لا اقول لکم انی ملک، من از غیب آگاه نیستم و نمیگویم فرشتهام«. (4) منظور علم ذاتی و استقلالی است، نه علمی که از طریق تعلیم الهی حاصل شود، زیرا میدانیم آیات قرآن یکدیگر را تفسیر میکنند.
ما معتقدیم: این بزرگواران کارهای خارق العاده، و معجزات مهمی «باذن الله» انجام میدادند، و اعتقاد به انجام این گونه کارها به اذن الهی، نه شرک است و نه منافاتی با مقام عبودیت آنها دارد. حضرت مسیح (ع) – به تصریح قرآن مجید- مردگان را به اذن خدا زنده میکرد، و بیماران غیر قابل علاج را به فرمان خدا شفا میداد: «و ابریء الاکمه و الابرص و احی الموتی باذن الله«. (2).
1) سوره جن، آیات 26 و 27.
2) سوره آل عمران، آیه 49.
3) سوره یوسف، آیه 102.
4) سوره انعام، آیه 50.