جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

منافقان نفوذی در بین صحابه

زمان مطالعه: 2 دقیقه

از وقتی که پیامبرصلی الله علیه وآله به مدینه آمد، نفاق میان صحابه شیوع یافت. قرآن کریم بر مجموعه‏ای از منافقان تأکید کرده، انگیزه‏های آنان و صفاتشان را برملا ساخت و در سوره‏های بقره، آل عمران، مائده، توبه، عنکبوت، احزاب، محمد، فتح، حدید، مجادله، حشر و منافقون آنان را تهدید کرد.

این دلالت می‏کند که منافقان گروه مهمی در جامعه اسلامی بودند، برخی به نام نفاق شناخته می‏شدند، برخی با عنوان دروغ و کسانی هم ناشناخته بودند، چون نقاب ایمان و علاقه به پیامبرصلی الله علیه وآله بر چهره زده بودند. اگر منافقان گروه اندک و بی‏اهمیتی بودند، قرآن کریم تا این اندازه به آنان نمی‏پرداخت. گروهی از محققان در باره نفاق و منافقین کتاب نوشته‏اند و برخی آیات مربوط به آنان را شمرده‏اند که تا حدود یک‏دهم قرآن می‏شود.

با این حال، آیا می‏توان همه اصحاب پیامبرصلی الله علیه وآله را عادل دانست؟

آری، منافقان جزء اصحاب نبودند، بلکه خود را لا به لای صحابه پنهان کرده بودند و چه بسا یک صحابی صادق با یک منافق اشتباه می‏شد و منافق و مؤمن شناخته نمی‏شدند، حتی گاهی پیامبرصلی الله علیه وآله بعضی از آنان را نمی‏شناخت. خداوند می‏فرماید:

»برخی از اهل مدینه به نفاق پای‏بندند که تو آنان را نمی‏شناسی و ما می‏شناسیمشان«؛ «وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِینَةِ مَرَدُوا عَلَی النِّفاقِ لا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ» (1).

این نکته سبب می‏شود که یک پژوهشگر، وقتی می‏خواهد بر اساس گفته‏های صحابه فتوا دهد، حال آن صحابی را بررسی کند و منافق را از غیر منافق بازشناسد. اگر حال و وضع، مشتبه شود، قول و روایت آن فرد مشکوک حجت نخواهد بود.

این‏ها، برخی از داوری‏های قرآن در باره صحابه بود و هرگز در پی استقصا و شمارش کامل نیستیم و گروه‏هایی از صحابه که عدالت نداشتند، بیش از آنند که یاد کردیم (2) و تفصیل بیش از این مناسب این کتاب نیست.


1) توبه: 101.

2) از قبیل سمّاعون (توبه: 47 – 45(؛ آمیزندگان کار نیک و بد (توبه: 102(؛ تسلیم شدگان غیرمؤمن (حجرات: 14(.