هدف از بررسی عدالت صحابه، همان هدف بررسی عدالت صحابه و راویان قرنهای پس از آنان است و هدف در همه اینها شناخت شایسته از ناشایسته است، تا پژوهشگر بتواند دین را از صالحان فراگیرد و از فاسدان بپرهیزد. اگر کسی با این هدف به بررسی حالات آنان بپردازد جای ملامت نیست.
از همین جا سستی آنچه خطیب از ابیزرعه رازی نقل کرده آشکار میشود که گفته است:
هر گاه دیدی کسی به عیبجویی یکی از اصحاب پیامبر خداصلی الله علیه وآله میپردازد، بدان که او زندیق است، چرا که پیامبرصلی الله علیه وآله حق است و قرآن هم حق است و آنچه آورده حق است و همه اینها را صحابه به ما رساندهاند و اینان میخواهند گواهان ما را نقد کنند تا قرآن وسنت را باطلسازند، نقدوجرح بر خودشان سزاوارتر است و آنان زندیق هستند. (1).
میگوییم: رازی به برادر مسلمان خود بدگمان شده است و برخی از گمانها به تعبیر قرآن گناه است. اگر به جای آن سخن چنین گفته بود:
»هر گاه دیدی کسی درباره اصحاب پیامبرصلی الله علیه وآله بررسی میکند تا راست و دروغ او را و خیر و شرّ او را بشناسد تا دین خود را از نیکان راستگو فراگیرد و از غیر آنان بپرهیزد، بدان که او از محقّقان در دین و از حقیقت جویان است» بهتر و شایستهتر بود، بلکه درست هم همین است.
درست نیست که دانشمند، کسی را که میخواهد در امور دین تحقیق کند، به کفر متهم سازد و بگوید که او میخواهد گواهان مسلمین را خراب کند تا قرآن و سنت را باطل سازد. گواهان مسلمین هزاران نفر از اصحاب پیامبرند، پس نقد و جرح عدهای و عادل شمردن عده دیگر، زیانی به قرآن و سنت نمیزند و دین وابسته به این گروه مخدوش نیست و این راه درستِ ارزیابی و قضاوت نیست.
1) الإصابه: ج1، ص17.