گفتیم که در آیه وضو از دو جهت بحث میشود: یکی چگونگی شستن دستها و دیگری حکم پاها که باید شست یا مسح کشید. جهت اول بحث گذشت، اما جنبه دوم بحث:
خداوند سبحان میفرماید:
»یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا قُمْتُمْ إِلَی الصَّلاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ وَ أَیْدِیَکُمْ إِلَی الْمَرافِقِ وَامْسَحُوا بِرُؤُسِکُمْ وَ أَرْجُلَکُمْ إِلَی الْکَعْبَیْنِ وَإِنْ کُنْتُمْ جُنُباً فَاطَّهَّرُوا وَإِنْ کُنْتُمْ مَرْضی أَوْ عَلی سَفَرٍ أَوْ جاءَ أَحَدٌ مِنْکُمْ مِنَ الْغائِطِ أَوْ لامَسْتُمُ النِّساءَ فَلَمْ تَجِدُوا ماءً فَتَیَمَّمُوا صَعِیداً طَیِّباً فَامْسَحُوا بِوُجُوهِکُمْ وَأَیْدِیکُمْ مِنْهُ ما یُرِیدُ اللَّهُ لِیَجْعَلَ عَلَیْکُمْ مِنْ حَرَجٍ وَلکِنْ یُرِیدُ لِیُطَهِّرَکُمْ وَلِیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ«؛ (1).
»… ای کسانی که ایمان آوردهاید، چون به نماز ایستادید، صورتها و دستهایتان را تا آرنجها بشویید و سر و پاهایتان را تا برآمدگی پاها مسح کنید و اگر جنب بودید، طهارت بجویید و اگر بیمار یا در سفر بودید یا یکی از شما از تخلّی آمد، یا زنان را لمس (آمیزش) کردید و آب نیافتید با زمین پاک تیمم کنید پس چهرهها و دستهایتان را از آن مسح کنید، خداوند نمیخواهد بر شما سختی قرار دهد، بلکه میخواهد شما را یاری کند و نعمتش را بر شما کامل سازد، باشد که سپاس گویید«.
این آیه، یکی از آیات الأحکام است که احکام شرعی عملی از آنها استنباط میشود که به تنظیم افعال مکلّفین در مورد مسائل زندگی دینی و دنیوی مربوط میشود. اینگونه آیات، هم تعبیرات روشنی دارد، هم دلالتی گویا، چون مخاطب این آیات، تودههای مؤمنی هستند که میخواهند رفتار خود را با آیات منطبق سازند. از این رو با آیات مربوط به نکات دقیق توحیدی و عرفانی و معارف عقلی که نگاه اندیشمندان ژرفبین را به خود معطوف میدارد متفاوت است، به ویژه آیات مربوط به مبدأ و معاد.
وقتی انسان به این گونه آیات که عهدهدار بیان وظیفه مسلمان است مینگرد، مثل وظیفه نمازهای پنجگانه، آنها را روشن، استوار، بیابهام و گویا مییابد که خطابش به همه مؤمنان است و وظیفه آنان را هنگام نماز خواندن ترسیم میکند. خطاب باید از پیچیدگی و ابهام دور باشد، همچنین تقدیم و تأخیر یا مقدّر بودن یک جمله یا کلمه نداشته باشد، تا همه مسلمانان با همه اختلاف سطحی که دارند مضمون آن را دریابند، چه نکات دقیق قواعد ادبیات عرب را بدانند یا نه. پس کسی که بخواهد آیه را به غیر این روش تفسیر کند، از جایگاه آیه غفلت کرده است، همچنین کسی که بخواهد آیه را بر اساس فتاوای فقهی پیشوایان فقه تفسیر کند، بیراهه رفته است.
حضرت جبرئیل، این آیه را بر قلب پیامبر اعظمصلی الله علیه وآله فرود آورد، آن حضرت هم آن را بر مؤمنان خواند، آنان هم تکلیف خود را در برابر آن به روشنی و بدون تردید و ابهام دریافتند و پیچیدگی در دورانی به آیه راه یافت که تضارب آراء و پیدایش اجتهادها پیش آمد. هر کس این آیه را با دقت بخواند، در دل و با زبانش میگوید: خدایا! سخنت چه رسا و بیانت چه روشن است، فریضه را روشن ساختی و وظیفه را در آنچه پیش از نماز بر مسلمانان واجب است بیان کردی و چگونگی وضو را بازگفتی که یکی شستن صورتها و دستها تا آرنج است، دیگر مسح سرها و پاها. نه اجمالی در کلام تو مانده و نه ابهامی در بیان توست. با این بیان روشن راه اختلاف را بستی. اگر کتاب عزیز تو برتر از کتابهای آسمانی دیگر است، (2) قطعاً بر روایات نقل شده از پیامبرت هم حاکم است، روایاتی که برخی میگوید پاها را بشویید و برخی میگوید مسح بکشید.
با این روایتهای متناقض چه کنیم، که از کسی روایت شده که سخنش بر اساس وحی است و در کلام خودش تناقض نیست. راهی نیست جز اینکه آنچه را در قرآن آمده بپذیریم. قرآن تو نیز در دو جمله کوتاه، واقعیت این فریضه را بیان میکند که وضو ترکیبی است از دو شستن و دو مسح کشیدن، شستن صورت و شستن دستها، مسح سر و مسح پاها.
و آیا جز کتاب و کلام تو، داوری راهگشا هست؟
1) مائده: 6.
2) مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ الْکِتابِ وَمُهَیْمِناً عَلَیْهِ» (مائده: 48(.