جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

پیشینیان و درخواست شفاعت از پیامبر خدا

زمان مطالعه: 3 دقیقه

1. احادیث اسلامی و سیره مسلمانان نشان می‏دهد که چنین درخواستی هم جایز است و هم در زمان پیامبرصلی الله علیه وآله وجود داشته است. از انس نقل شده است که: از پیامبرصلی الله علیه وآله درخواست کردم در روز قیامت مرا شفاعت کند. فرمود: شفاعت می‏کنم. گفتم: یا رسول‏اللَّه، تو را در کجا بجویم؟ فرمود: اولین جایگاهی که مرا می‏جویی، بر صراط است. (1).

او از پیامبر اعظم‏صلی الله علیه وآله درخواست شفاعت می‏کند، بی‏آنکه بر ذهن او بگذرد که این درخواست، با اصول اعتقادی او ناسازگار است.

2. سواد بن قارب، یکی از اصحاب پیامبرصلی الله علیه وآله به آن حضرت می‏گوید:

شفیع من باش، روزی که شفاعت کسی هیچ سودی برای سواد بن قارب نخواهد داشت (2).

3. سیره‏نگاران و مورّخان نقل کرده‏اند: مردی از قبیله حمیر می‏دانست که پیامبر بزرگوار اسلام‏صلی الله علیه وآله در سرزمین مکه به دنیا خواهد آمد و چون می‏ترسید که عمر، مجال دیدارش را ندهد، نامه‏ای نوشت و آن را به یکی از بستگانش سپرد، تا وقتی پیامبر مبعوث می‏شود به او بدهد. در آن نامه از جمله چنین آمده بود:

»اگر تو را درک نکردم، پس روز قیامت شفاعتم کن و فراموشم منمای«، چون نامه به دست پیامبرصلی الله علیه وآله رسید، فرمود: «آفرین به برادر صالحم تُبّع«. (3).

اینکه پیامبرصلی الله علیه وآله، آن خواستار شفاعت را برادر صالح نامید، روشن‏ترین دلیل بر آن است که درخواست شفاعت با اصول اعتقادی تعارضی ندارد.

4. شیخ مفید از ابن عباس روایت می‏کند که چون امیرمؤمنان‏علیه السلام پیامبر خدا را غسل داد و کفن کرد، صورتش را باز کرد و گفت: «پدر و مادرم فدایت، پاکیزه زیستی و پاکیزه مردی… ما را نزد پروردگارت یاد کن.» (4).

سیدرضی در نهج‏البلاغه روایت کرده‏است که علی‏علیه السلام هنگام غسل پیامبرخداصلی الله علیه وآله، گفت: «پدر و مادرم فدایت، ما را نزد پروردگارت یاد کن و ما را به خاطر داشته باش«. (5).

5. روایت است که چون پیامبرصلی الله علیه وآله رحلت نمود، ابوبکر آمد و چهره پیامبرصلی الله علیه وآله را گشود، خود را به روی وی افکند و بوسید و گفت: «پدر و مادرم فدایت، پاک زیستی و پاک مردی، ای محمد! ما را نزد پروردگارت یاد کن و به یاد ما باش.» (6).

این شفاعت خواهی از پیامبر است، در همین دنیا پس از رحلت او. عرب، تعبیر «ما را نزد پروردگارت یاد کن» را در شفاعت طلبی به کار می‏برد. در داستان حضرت یوسف هم آمده است که از هم بند زندانی که ساقی پادشاه بود، چنین خواست و گفت:

»اذْکُرْنِی عِنْدَ رَبِّکَ» (7) «مرا نزد صاحبت یاد کن.«

6. در پایان، نوشته دکتر عبدالملک سعدی را می‏آوریم که در کتاب خود به نام «البدعة فی مفهومها الاسلامی الدقیق» می‏گوید: شفاعت طلبی از پیامبر خداصلی الله علیه وآله به صورت کلّی و بدون قید، پس از اذان یا هنگام دیگر، در سنّت آمده است. بعضی از اصحاب نیز از آن حضرت چنین درخواست کردند و آن حضرت نهی نکرد. احادیث در این زمینه و مناسبت‏های متعدد، بسیار است که برخی را می‏آوریم:

مصعب اسلمی گوید: یکی از غلامان ما نزد پیامبرصلی الله علیه وآله رفت و گفت: درخواستی دارم حضرت فرمود: چیست؟ گفت: می‏خواهم مرا از کسانی قرار دهی که روز قیامت شفاعتشان می‏کنی. فرمود: این را چه کسی به تو یاد داده است؟ گفت: کسی به من نگفته، خودم چنین خواسته‏ام. فرمود: تو از کسانی هستی که روز قیامت شفاعتشان می‏کنم (به نقل هیثمی در مجمع الزوائد و روایت طبرانی(.

هیثمی در این موضوع، احادیث بسیاری نقل کرده است. (8).

این در دوران حیات پیامبرصلی الله علیه وآله بود. امّا پس از رحلت آن حضرت، آیا می‏توان از آن حضرت، به خصوص در برابر قبر مطهرش و هنگام سلام دادن بر او شفاعت طلبید؟ از آنجا که بدون تردید ثابت است که مردگان در عالم برزخ می‏شنوند و سخن می‏گویند و دعا می‏کنند، به ویژه حضرت رسول‏صلی الله علیه وآله وقتی به او سلام می‏دهند، روح مطهرش جواب می‏دهد، پس فرقی در شفاعت طلبی میان زمان حیات و پس از مرگ و در حیات برزخی نیست و هر که ادعای ممنوعیت دارد باید دلیل بیاورد. (9).


1) صحیح ترمذی: ج4، ص621، کتاب صفة القیامه، باب 9.

2) فکن لی شفیعاً یوم لا ذو شفاعةٍبِمُغنٍ فتیلاً عن سواد بن قاربالاصابه: ج2، ص95، الروض الأنف: ج1، ص139، بلوغ الارب: ج3، ص299، عیون الأثر: ج1، ص72.

3) مناقب ابن شهر آشوب: ج1، ص12، سیره حلبیّه: ج2، ص88.

4) المجالس، شیخ مفید، مجلس دوازدهم، ص103.

5) نهج البلاغه، خطبه 235.

6) سیره حلبیه: ج3، ص474 چاپ بیروت.

7) یوسف: 42.

8) مجمع الزوائد: ج10، ص369، صحیح مسلم: ج1، ص289.

9) البدعة فی مفهومها الاسلامی: ص106 – 105.