امام علیعلیه السلام کتاب ویژهای داشت که به املای پیامبر خداصلی الله علیه وآله و نگارش آن حضرت بود و اهل بیتعلیهم السلام آن را حفظ کرده بودند و در موارد متعددی از حادیث و مطالب آن در موضوعات مختلف نقل شده است. شیخ حر عاملی در کتاب حدیثی خود (وسائل) احادیث آن کتاب را بر حسب ابواب فقهی از طهارت تا دیات آورده است که میتوان به آن مراجعه کرد.
وقتی از امام صادقعلیه السلام در باره «جامعه» پرسیدند، فرمود: «هر چه مردم به آن نیاز دارند در آن کتاب هست و هیچ موضوعی نیست مگر آن که در آن است. حتی دیه خراش بر بدن.» کتاب علیعلیه السلام سرچشمه احادیث اهل بیت بود و آن را یکی پس از دیگری به ارث میبردند و از آن نقل میکردند و به آن برای پاسخ به سئوال کنندگان استدلال مینمودند.
امام باقرعلیه السلام به یکی از اصحابش – حُمران بن اعین – در حالی که به اتاق بزرگی اشاره میفرمود، گفت: ای حمران! در این اتاق، نوشته و طوماری است به طول هفتاد ذرع، به خط علیعلیه السلام و املای پیامبر خداصلی الله علیه وآله. اگر ما به حکومت برسیم، بر اساس آن چه خدا نازل کرده است حکم میکنیم و از آن چه در این نوشته است نمیگذریم. امام صادقعلیه السلام نیز کتاب علیعلیه السلام را این چنین معرفی میکند:
»کتابی است به طول هفتاد زرع، به املای پیامبرصلی الله علیه وآله و از زبان او و به خطّ علی بن ابیطالبعلیه السلام. به خدا سوگند همه آن چه مردم تا قیامت به آن نیاز دارند، حتی دیه خراش و تازیانه و کمتر از تازیانه در آن بیان شده است.«
سلیمان بن خالد گوید: از امام صادقعلیه السلام شنیدم که میفرمود:
»نزد ما نوشتهای است به طول هفتاد ذرع، که املای پیامبرصلی الله علیه وآله و به خط علیعلیه السلام است، هیچ حلال و حرامی نیست مگر آن که در آن است، حتی دیه خراش.«
اما باقرعلیه السلام به یکی از اصحابش فرمود:
»ای جابر! اگر ما از روی رأی و هوای نفس خود با شما چیزی میگفتیم از هلاک شدگان بودیم. لیکن ما احادیثی به شما میگوییم که از رسول خداصلی الله علیه وآله اندوختهایم.» (1).
امیرالمؤمنینعلیه السلام به سنت پیامبرصلی الله علیه وآله از همه داناتر بود، و چرا نباشد، در حالی که میفرمود:
»هر گاه از پیامبر خداصلی الله علیه وآله میپرسیدم، مرا خبر میداد و هر گاه ساکت میشدم، او آغاز به سخن میفرمود.«
از آن کتاب، امامی پس از امام دیگر حدیث نقل میکرد.
امام حسن مجتبیعلیه السلام در توصیف کتاب علیعلیه السلام میفرماید:
»دانش در میان ماست و ما اهل آنیم و همه دانش نزد ما گرد آمده است و هیچ چیز تا قیامت رخ نمیدهد، حتی دیه خراش، مگر آن که نزد ما به املای پیامبرصلی الله علیه وآله و به خطّ علیعلیه السلام نوشته شده است.» (2).
امام سجادعلیه السلام، به مردی که در یک مسأله فقهی با آن حضرت مشاجره میکرد، فرمود:
»فلانی! اگر به خانههای ما بیایی، آثار جبرئیل را در بار و بُنه خودمان نشانت میدهیم، آیا کسی از ما به سنت داناتر است؟» (3).
امام باقرعلیه السلام به حکم بن عتیبه فرمود:
»تو و ابومقدام و سلمه، هر جا که میخواهید بروید، به چپ و راست، به خدا قسم دانشی استوارتر از آن چه نزد قومی است که جبرئیل بر آنان نازل میشد نخواهید یافت.» (4).
و سخنان دیگری از ائمه اهل بیتعلیهم السلام که گویای علم آنان به قرآن و سنت است و این که آنان داناترین مردم به جایگاه و معارف قرآن و سنتاند.
1) در این زمینه ر.ک: بحار الانوار، ج 26، ص66 – 18 (باب جهات علومهم وما عندهم من الکتب) احادیث 10،1،12 و 20.
2) مستدرک، حاکم: ج 3، ص 125.
3) احتجاج: ج 1، ص 287.
4) نزهة الناظر، حلوانی: ص 45.