قرآن میفرماید:
»یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ جاءَکُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَیَّنُوا أَنْ تُصِیبُوا قَوْماً بِجَهالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلی ما فَعَلْتُمْ نادِمِینَ«؛ (1).
»ای کسانی که ایمان آوردهاید، اگر فاسقی برای شما خبری آورد، تحقیق کنید، مبادا از روی جهالت سراغ قومی بروید، سپس بر آنچه انجام دادهاید پشیمان شوید«.
خداوند دستور میدهد در خبر فاسق تحقیق شود و احتیاط مراعات گردد، تا طبق سخن او حکم نشود و در واقعِ امر، دروغگو یا خطاکار باشد.
ابنکثیر گوید: بسیاری از مفسّران گفتهاند آیه در باره ولید بن عقبه نازل شد، آنگاه که پیامبر خداصلی الله علیه وآله برای جمعآوری زکات از بنیالمصطلق نزد حارث بن ضرار فرستاد که رئیسشان بود تا زکاتی را که جمع شده و نزد او بود تحویل بگیرد. چون ولید، بخشی از راه رفت، ترسید و پیش پیامبرصلی الله علیه وآله آمد و گفت: یا رسول اللَّه، حارث به من زکات نداد و میخواست مرا بکشد. پیامبر خداصلی الله علیه وآله خشمگین شد و گروهی را نزد حارث فرستاد. حارث با همراهانش میآمدند که با گروه اعزامی پیامبرصلی الله علیه وآله روبرو گشتند که از مدینه خارج شده بودند. به آنان گفتند: این حارث است. وقتی به هم رسیدند، حارث پرسید: به کجا اعزام شدهاید؟ گفتند: به سوی تو. گفت: برای چه؟ گفتند: پیامبر خداصلی الله علیه وآله ولید بن عقبه را نزد تو فرستاده، او میگوید تو زکات ندادهای و میخواستی او را بکشی.
گفت: قسم به آنکه محمدصلی الله علیه وآله را به حق مبعوث کرد، من هرگز ولید را ندیدهام و پیش من نیامده است. حارث وقتی خدمت پیامبرصلی الله علیه وآله رسید، حضرت پرسید: زکات ندادهای و میخواستی فرستاده مرا به قتل برسانی؟ گفت: نه به خدا قسم، من او را ندیدهام و پیش من نیامده است. من خودم چون دیدم مأمور دریافت زکات از سوی پیامبرخداصلی الله علیه وآله نیامد، ترسیدم مبادا خدا و رسول از من خشمگین شوند، آنگاه این آیه «إِنْ جاءَکُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَیَّنُوا» نازل شد. (2).
1) حجرات: 6.
2) تفسیر ابن کثیر: ج4، ص209.