زمان مطالعه: < 1 دقیقه
عبد الرزاق از یحیی بن جعده نقل میکند: مردی از اصحاب پیامبر خداصلی الله علیه وآله از زنی یاد کرد، در حالی که همراه پیامبرصلی الله علیه وآله نشسته بود. سپس از پیامبرصلی الله علیه وآله برای کاری اجازه خواست، پیامبرصلی الله علیه وآله هم اجازه داد. آن مرد در پی آن زن بیرون رفت ولی او را نیافت. در حال برگشتن بود تا مژده آمدن باران را به پیامبرصلی الله علیه وآله بدهد، آن زن را کنار برکهای یافت. به سینه او زد و خواست تا با وی درآمیزد لیکن نتوانست. آنگاه پشیمان برخاست و نزد پیامبرصلی الله علیه وآله آمد و آنچه را کرده بود بازگفت. رسول خداصلی الله علیه وآله فرمود: از پروردگارت آمرزش بخواه و چهار رکعت نماز بخوان. سپس آیه «وَأَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَیِ النَّهارِ…» را بر او تلاوت کرد. (1).
1) تفسیر ابن کثیر: ج2، ص463، سوره هود: 114.