جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

آیا سخن صحابه، از منابع تشریع است؟

زمان مطالعه: 2 دقیقه

پیشوایان سه مذهب غیر از ابوحنیفه، سخن صحابی را از منابع تشریع می‏شمارند. از او نیز خلاف این نظر نقل می‏شود، لیکن معروف است که وی قول صحابی را حجت نمی‏شمرد. مهم آن است که محل نزاع و موضوع آن را تبیین کنیم، چون در سخن آنان روشن نیست.

ظاهر این عنوان که «مذهب صحابی از منابع تشریع است» می‏رساند که در کنار قرآن و سنت و اجماع و عقل و منابع دیگر، مذهب صحابی هم از منابع تشریع است. گاهی هم از مذهبِ صحابی با تعبیر سنت صحابی یاد می‏کند که می‏رساند صحابی هم در عرض سنت پیامبرصلی الله علیه وآله، سنتی دارد، اگر مقصود این باشد، با سخن غزالی مردود است که گفته است:

»کسی که در او احتمال خطا و اشتباه می‏رود و عصمت او از خطا ثابت نشده است، سخن او حجت نیست، چگونه می‏توان به سخن آنان استناد کرد، در حالی که احتمال خطا می‏رود؟ و چگونه بدون دلیل متواتر، ادعای عصمت برای آنان می‏شود و چگونه می‏توان قومی را تصوّر کرد که اختلافشان جایز باشد؟ و چگونه ممکن است دو معصوم با هم اختلاف داشته باشند؟ در حالی که همه صحابه اتفاق نظر دارند که می‏توان با صحابه مخالفت کرد. چرا ابوبکر و عمر نمی‏پذیرند که کسی بر اساس اجتهاد، مخالف آنان باشد، بلکه در مسائل اجتهادی بر هر مجتهد واجب می‏دانند که از اجتهاد خودش پیروی کند؟» (1).

شوکانی به ظاهرِ عنوانِ «منابع تشریع» اعتراض کرده و گفته که حجت نیست، چون خداوند جز حضرت محمدصلی الله علیه وآله را به سوی این امت برنیانگیخته و ما جز یک پیامبر و یک کتاب آسمانی نداریم و همه امت مأمورند که از کتاب خدا و سنت پیامبرش اطاعت کنند و در این مورد فرقی میان صحابه و دیگران نیست. همه مکلف به تکالیف دینی و پیروی از کتاب و سنت‏اند. پس هر کس بگوید پس از قرآن و سنت پیامبر و آنچه به این دو بر می‏گردد، حجتی دیگر در دین خداوند است، در دین خدا حرف نادرستی گفته است. (2).

به هر حال، آنچه حجت است، قرآن و سنت پیامبر و اجماع مسلمین و عقل استوار است و سخن صحابی اگر مستند به پیامبرصلی الله علیه وآله نباشد قطعاً حجت نیست، اما نظری که از منابع شرعی استنباط می‏کند برای خودش و مقلدانش حجت است نه بر دیگران یعنی مجتهدان و غیر مقلدان.

آری، در اینجا حقیقتی تلخ است و آن اینکه تأکید بر حجت بودن قول صحابی برای آن است که اگر از فقه اهل سنت حذف شود، پایه‏های بنای فقهی که برافراشته‏اند فرو می‏ریزد و بخش عظیمی از فتواهایشان تغییر یافته، فتواهای دیگری جایگزین آن می‏گردد و چه بسا فقه جدیدی در پی داشته باشد که با آن مأنوس نیستند.


1) المستصفی: ج1، ص135.

2) ارشاد الفحول: ص214.