جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

دو قرائت و شستن پاها

زمان مطالعه: 2 دقیقه

روشن شد که اختلاف در قرائت، تأثیری در اینکه باید معتقد به مسح شد ندارد، سخن در این است که آیا می‏توان قول به شستن را بر دو قرائت مشهور منطبق ساخت؟ و آیا با دو قرائت و قواعد عربی هماهنگ است؟ روشن خواهد شد که تحمیل شستن بر آیه، به هم زدن قواعد عربی است. اما توضیح:

اگر بگوییم که آیه بر شستن پاها دلالت می‏کند، ناچار عامل آن باید «اغسلوا» در جمله قبلی باشد و «ارجل» عطف به «وجوهَکم» باشد. لازمه آن فاصله شدن یک جمله بیگانه بین معطوف و معطوفٌ علیه است. یعنی «وامسحوا برؤوسکم«، با اینکه میان معطوف و معطوفٌ علیه، یک کلمه فاصله نمی‏شود، تا چه رسد به جمله اجنبی و چنین شیوه‏ای در سخن فصیح عربی هم شنیده نشده است.

ابن حزم و ابوحیان گفته‏اند نمی‏توان «ارجلکم» را بر «وجوهکم» عطف کرد، چون جمله‏ای میان معطوف و معطوف علیه فاصله می‏شود (1) این سخن را شیخ حلبی هم در تفسیر این آیه گفته است. (2) شیخ سندی هم گفته است: قرائت به فتح بنابر عطف به محل، نزدیک‏تر است و رواج هم دارد، به علاوه بین معطوف و معطوف علیه هم فاصله نمی‏شود، پس ظاهر قرآن مسح است. (3) و سخنان دیگری که تصریح دارد که قرائت به فتح و استفاده شستن، متوقف بر نقض یک قاعده نحوی یعنی جدایی بین معطوف و معطوف علیه است.

اما قائلین به شستن پاها، قرائت به فتحه را مستند به وجهی ساخته‏اند که ضعیف و ناهماهنگ با قواعد عربی است، ولی چون به قرائت به کسره واقف شده و آن را دلیل بر مسح دیده‏اند نه شستن، در توجیه این قرائت با قول به شستن درمانده‏اند و دلیلی بر آن نیافته‏اند مگر اینکه بگویند کسره به خاطر مجاورت است، یعنی قاعدتاً «ارجلَکم» باید به فتحه‏باشدچون عطف‏بر «وجوهکم«است، ولی‏چون‏درهمسایگی»برؤوسکم«قرار گرفته که کسره دارد، از او کسبِ حرکت کسره کرده است. ولی آیا این قاعده (کسره به خاطر مجاورت) در لغت فصیح آمده؟ و اگر هست، آیا شرایط آن مهیّا است، باید بررسی شود.


1) تفسیر النهر الماد: ج1، ص558؛ والمحلی: ج2، ص56.

2) غنیة المتملّی: ص16.

3) شرح سنن ابن ماجه: ج1، ص88.