بحث گذشته ثابت کرد که بسم اللَّه جزء سوره فاتحه و از متن آن است و سوره جز با قرائت آن تمام نیست، اما حکم بلند گفتن آن مثل سایر بخشهای این سوره است. اگر نماز از نمازهای جهری باشد، باید آن را بلند گفت، مگر آنکه دلیل خاصّی بر آهسته گفتن آن باشد، افزون بر اینکه روایات فراوانی لزوم بلند گفتن آن را میرساند. از جمله این روایات اینهاست:
1- حاکم از ابوهریره نقل میکند: رسول خداصلی الله علیه وآله بسم اللَّه را بلند میگفت. (1).
2- حاکم از انس بن مالک نقل میکند: شنیدم رسول خداصلی الله علیه وآله بسم اللَّه را بلند میگفت. وی میافزاید: راویان این حدیث، ثقهاند و ذهبی هم در «تلخیص» آن را پذیرفته است. (2).
3- حاکم از محمد بن ابیالسری عسقلانی نقل میکند: من بیشمار پشت سر معتمر بن سلیمان نماز صبح و مغرب خواندهام، او بسم اللَّه قبل از سوره فاتحه و پس از آن را بلند میگفت و شنیدم که معتمر میگفت: کوتاهی نمیکنم که به نماز پدرم اقتدا کنم، پدرم نیز گفته است: کوتاهی نمیکنم که به نماز انس بن مالک اقتدا کنم، انس هم میگفت: از اقتدا به نماز پیامبر خداصلی الله علیه وآله کوتاهی نمیکنم. راویان این حدیث، همه موثّق و مورد قبول ذهبی در تلخیصاند. (2).
4- حاکم از حُمید طویل، از انس چنین نقل کرده است: پشت سر پیامبرصلی الله علیه وآله و ابوبکر و عمر و عثمان و علیعلیه السلام نماز خواندهام، همه بسم اللَّه را بلند میگفتند.
سپس گفته است:
در این مورد احادیثی از عثمان، علی، طلحة بن عبیداللَّه، جابر بن عبداللَّه، عبداللَّه بن عمر، حکم بن عمیر ثمالی، نعمان بن بشیر، سمرة بن جندب، بریده اسلمی، عایشه نزد من وجود دارد که همه صحیح است و برای رعایت اختصار ذکر نکردم و تنها آنچه مناسب این باب است آوردم، در این باب نیز، کسانی را که از صحابه و تابعین و پیروانِ تابعین بسم اللَّه را بلند میگفتند ذکر کردم. (1).
از آنجا که سخن اخیر که مدعی اجماع همه پیشوایان بر جهر در بسم اللَّه در نمازهاست، مخالف مذهب امام ذهبی است، خشمگین شده و ادعا کرده که نسبت جهر به اینان دروغ محض است و برای اثبات مدعای خود قسم خورده است، در حالی که پیامبرصلی الله علیه وآله فرموده است: «مدعی باید دلیل بیاورد و بر منکر است که قسم بخورد«.
پس کسی که مدعی دروغ بودن اینهاست، باید دلیل بیاورد نهآنکه قسم بخورد، وگرنه هرکس میتواند حدیثی را که مخالف مذهب یا گرایش اوست، دروغ پندارد و قسم بخورد!
5- امام شافعی در مسند خود روایت کرده که معاویه به مدینه آمد، نماز خواند و «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» نگفت. مهاجران و انصار اعتراض کردند که: ای معاویه! از نماز ما دزدیدی، پس بسم اللَّه کو؟ شافعی بر این روایت حاشیه میزند که: اگر نبود اینکه بلند گفتن بسم اللَّه، امری ثابت نزد همه صحابه از مهاجرین و انصار بود، نمیتوانستند به سبب ترک بسم اللَّه بر معاویه اعتراض کنند.
6- حاکم روایت پیشین را به نحو دیگری آورده است. وی از انس بن مالک چنین نقل میکند: معاویه در مدینه نماز صبح خواند، قرائت را بلند خواند، بسم اللَّه سوره فاتحه را خواند و بسم اللَّه سوره بعدی را نگفت تا آنکه قرائت به پایان رسید. چون سلام نماز را گفت، کسانی از مهاجرین و انصار که آن را شنیده بودند، از هر طرف ندا دادند: آیا از نماز دزدیدی یا فراموش کردی؟ بعد از آن چون نماز خواند، بسم اللَّه را در سوره پس از حمد گفت و چون به سجده میرفت تکبیر گفت.
حاکم گوید: این حدیث به شرط مسلم صحیح است و به عبدالمجید بن عبدالعزیز هم احتجاج شده است، راویان دیگر هم عادلاند و ذهبی هم در تلخیص خود آن را پذیرفته است.
7- در تفسیر رازی است: بیهقی در سنن خود، بلند گفتن بسم اللَّه را از عمر بن خطاب و ابن عباس و ابن عمر و ابن زبیر روایت کرده است. سپس فخر رازی گوید: اما علی بن ابیطالب به تواتر ثابت شده که بسم اللَّه را بلند میگفت و کسی که در دین خود به علی بن ابیطالب اقتدا کند هدایت یافته است.
گوید: دلیل آن، سخن پیامبر خداصلی الله علیه وآله است که: خدایا حق را با علی بچرخان، هرجا که او بگردد و بچرخد. (3).
بزار، دار قطنی و بیهقی در «شعب الایمان» از طریق ابیالطفیل نقل کرده که شنیدم علی بن ابیطالب و عمار را که میگفتند: رسول خدا در نمازهای واجب، بسم اللَّه را در سوره فاتحه بلند میگفت. (4).
9- دار قطنی از عایشه نقل کرده که پیامبر خداصلی الله علیه وآله بسم اللَّه را بلند میگفت. (5).
10- دار قطنی از نعمان بن بشیر نقل کرده که رسول خداصلی الله علیه وآله فرمود: جبرئیل کنار کعبه بر من امامت کرد و «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» را بلند گفت. (6).
11- دار قطنی از علی بن ابیطالب نقل میکند: پیامبر خداصلی الله علیه وآله بسم اللَّه را در هر دو سوره بلند میگفت. (7).
12- دار قطنی، حاکم و بیهقی از ابوهریره نقل کردهاند: رسول خداصلی الله علیه وآله بسم اللَّه را در نماز بلند میگفت، بیهقی افزوده است: ولی مردم آن را ترک کردند. (8).
13- دار قطنی از عبداللَّه بن عمر نقل میکند: پشت سر پیامبرصلی الله علیه وآله و ابوبکر و عمر نماز خواندم، آنان بسم اللَّه را بلند میگفتند. (9).
14- ثعلبی از علی بن زید بن جدعان نقل کرده است که: عبداللَّهها (عبداللَّه بن عباس، عبداللَّه بن عمر، عبداللَّه بن زبیر) قرائت را با بسم اللَّه آغاز میکردند. (10).
15- بیهقی از زهری نقل میکند: از سنت نماز آن است که بسم اللَّه را بخوانی و اولین کسی که بسم اللَّه را در مدینه آهسته گفت، سعید بن عاص بود که مردی خجالتی بود. (2).
16- دار قطنی از ابوهریره نقل میکند: رسول خداصلی الله علیه وآله فرمود: جبرئیل نماز را به من آموخت، ایستاد و برای ما تکبیر گفت، سپس بسم اللَّه را در هر رکعت با صدای بلند گفت. (11).
17- دار قطنی از حکم بن عمیر که بدری بود نقل میکند: پشت سر پیامبرصلی الله علیه وآله نماز خواندم، او در نماز بسم اللَّه را بلند میگفت، نیز در نماز شب، نماز صبح و نماز جمعه. (12).
فخر رازی برای لزوم بلند گفتن بسم اللَّه در نمازهای جهری به همان نکتهای استدلال کرده که در آغاز بحث اشاره کردیم، که حکم جزء سوره مثل حکم همه سوره است و تبعیض میان کلّ و جزء صحیح نیست، مگر دلیل قطعی باشد، تعبیر رازی چنین است:
دلیل آوردیم که بسم اللَّه آیهای از سوره فاتحه است، پس از ثبوت این میگوییم: استقراء نشان میدهد که یک سوره یا همهاش باید آهسته خوانده شود، یا همهاش بلند. اما اینکه بخشی از آن بلند و بخشی آهسته خوانده شود، چنین سورهای نداریم. وقتی این ثابت شد، پس بلند گفتن بسم اللَّه در قرائت نماز جهری مشروع است. (3).
1) مستدرک: ج1، ص232.
2) همان.
3) تفسیر کبیر: ج1، ص204.
4) سنن دارقطنی: ج1، ص302؛ شعب الایمان: ج2، ص436، حدیث 2322؛ الدر المنثور: ج1، ص22،21.
5) الدرّ المنثور: ج1، ص23.
6) سنن دارقطنی: ج1، ص309؛ الدرّ المنثور: ج1، ص22.
7) همان، ص302؛ همان.
8) همان، ص306؛ مستدرک حاکم: ج1، ص208؛ السنن الکبری: ج2، ص47.
9) همان، ص305؛ الدرّ المنثور: ج1، ص22.
10) الدرّ المنثور: ج1ص21.
11) سنن دارقطنی: ج1، ص305؛ الدرّ المنثور: ج1، ص21،20.
12) همان، ص308؛ همان، ص23،22.