بسیار تصوّر میشود که تعهد به سجود بر زمین یا آنچه از زمین میروید، بدعت است و پنداشته میشود تربتی که بر آن سجده میشود بت است. اینان فرقی میان «مسجودٌ له» و «مسجودٌ علیه» نمیگذارند و میپندارند سنگ یا تربتی که در برابر نمازگزار نهاده میشود بتی است که نمازگزار آن را با نهادن پیشانی بر آن میپرستد. ولی شیعه را چه باک، اگر مخالفش کوتاه بین است و بین این دو نکته فرق نمیگذارد و میپندارد آنچه بر آن سجده میشود همان کسی است که برای او سجده میشود و کار موحّد را با مشرک قیاس میکند، تنها به این دلیل که ظاهر کارشان مثل هم است و او ظاهر را میبیند، با اینکه معیار، توجه به درون و باطن است، بتپرست، بت را میپرستد و برای آن سجده میکند و جلوی خود میگذارد و در برابر آن رکوع و سجود میکند، لیکن موحّدی که میخواهد تا نهایت مراتب بندگی را ابراز کند، برای خدای سبحان خضوع و سجود میکند و پیشانی بر خاک و سنگ و سنگریزه مینهد، تا با این کار، خاکساری و بیقدری خود را اظهار کند و بگوید: خاک کجا و آفریدگار املاک کجا؟
آری، سجده کننده بر تربت، آن را نمیپرستد، بلکه با سجود بر آن در پیشگاه خدا کرنش میکند و کسی که این را درک نکند کودن است و همه نمازگزاران را مشرک خواهد پنداشت و طبق این نگاه، باید آنکه بر فرش و پارچه و جز اینها سجده میکند نیز عبادتگر اینها باشد. شگفتا!
آمِدی از علیعلیه السلام روایت کرده است که فرمود: سجود جسمانی بر خاک نهادن اعضای شریف است. (1).
1) غرر الحکم: ج1، ص107، شماره 2234.