جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

سجده بر زمین

زمان مطالعه: 4 دقیقه

1. به روایت شیعه و اهل سنت، پیامبر اکرم‏صلی الله علیه وآله فرمود: «جُعِلَت لیَ الأرض مسجِداً وطَهُوراً» (1) «زمین برای من سجده‏گاه و پاک کننده قرار داده شده است.«

آنچه از حدیث به ذهن می‏آید این است که هر بخشی از زمین سجده‏گاه و پاک کننده است، می‏توان بر آن سجده و بر آن تیمم کرد. پس زمین از دو جهت مورد توجه قرار می‏گیرد: سجود و تیمم. اما تفسیر روایت به اینکه عبادت و سجود برای خدا مخصوص جایی نیست، بلکه همه جای زمین برای مسلمانان مسجد است، بر خلاف دیگران که تنها کلیسا و کنیسه برای آنان معبد است، این معنی مغایر آنچه گفتیم نیست، چون وقتی زمین، نمازخانه نمازگزار باشد، لازمه‏اش آن است که همه جای زمین شایسته عبادت است. آنچه گفته شده، معنای التزامی آن است که گفتیم و نشان می‏دهد که مقصود از «طهور» که پس از «مسجد» آمده، همان است و اینکه هر دو مفعولِ «جُعلت» باشد، نتیجه می‏دهد که زمین دو صفت دارد: یکی مسجد بودن، یکی طهور بودن. این همان است که جصّاص فهمیده و گفته است: آنچه زمین را مسجد قرار داده، همان نیز زمین را طهور قرار داده است. (2) مراد از طهور، چیزی است که بر آن تیمم می‏شود چون‏که خاک یکی از دو طهور است. شارحان دیگر حدیث هم همین گونه گفته‏اند.

خنک کردن سنگریزه‏ها برای سجود بر آنها:

2- جابر بن عبداللَّه انصاری گوید: همراه پیامبرصلی الله علیه وآله نماز ظهر می‏خواندم، از شدت گرما مشتی از سنگریزه‏ها را برداشته در کف دستم نگه داشته، سپس به کف دست دیگرم می‏ریختم تا سرد شود، سپس آن را برای نهادن پیشانی و سجود بر آنها بر زمین می‏گذاشتم. (3).

بیهقی بر این روایت تعلیقه زده که شیخ گفته است؛ اگر سجده بر جامه متصل جایز بود، این از سرد کردن سنگریزه‏ها با دست برای سجده بر آنها آسان‏تر بود. (4).

می‏گوییم: اگر سجود بر مطلق جامه، چه متّصل و چه جدا جایز بود، آسان‏تر از خنک کردن سنگریزه‏ها بود و می‏شد دستمال یا چیز مشابهی را برای سجده بر آن با خود داشت.

3- به روایت انس: در شدت گرما با پیامبر خداصلی الله علیه وآله بودیم، یکی از ما سنگریزه در دستش می‏گرفت و چون خنک می‏شد، آن را می‏نهاد و بر آن سجده می‏کرد. (5).

4- خبّاب بن ارت گوید: از شدت گرمای زمین بر پیشانی و کف دست‏هایمان نزد رسول خداصلی الله علیه وآله شکایت کردیم، آن حضرت توجه نفرمود. (4).

ابن اثیر در معنای حدیث گفته: آنان چون از آن ناراحتی به پیامبرصلی الله علیه وآله شکایت کردند، حضرت به آنان اجازه نداد که به کنار لباس‏هایشان سجده کنند. (6).

این روایات نشان می‏دهد که در نماز، سنت بر آن جاری بوده که تنها بر زمین سجده کنند. پیامبر خداصلی الله علیه وآله هم به مسلمانان اجازه نداد به لباس‏های متصل یا جدا از نمازگزار سجده کنند و با آنکه نسبت به مؤمنان مهربان بود، بر آنان واجب ساخت که پیشانی‏هایشان بر زمین نهاده شود، هرچند از شدت گرما ناراحت شوند.

از جمله آنچه تعهد مسلمانان بر سجده بر زمین و اصرار پیامبر اکرم‏صلی الله علیه وآله به نهادن پیشانی بر زمین نه بر لباس متصل مثل گوشه عمامه یا جدا مثل دستمال و سجاده را نشان می‏دهد، روایاتی است که دستور به خاک‏آلود کردن پیشانی می‏دهد. برخی از آنها را می‏آوریم:

امر به خاکی کردن پیشانی

5- خالد جهنی گوید: پیامبر خداصلی الله علیه وآله صهیب را دید که سجده می‏کرد، به نحوی که گویا از خاک پرهیز داشت. فرمود: ای صهیب، چهره‏ات را بر خاک بگذار. (7).

ظاهر حدیث می‏رساند که صهیب به وسیله سجده بر جامه متصل یا جدا یا حداقل با سجده بر حصیر و بوریا و سنگ‏های صاف، پرهیز می‏کرد که صورتش به خاک آلوده شود، به هر حال حدیث گواه آن است که سجده بر خاک، بهتر از سجده بر سنگریزه است، زیرا گذشت که سجده بر سنگریزه در مقابل سجده بر غیر زمین، جایز است.

6- امّ‏سلمه روایت کرده است: پیامبرصلی الله علیه وآله جوانی به نام افلح را دید که هنگام سجده، زمین را فوت می‏کند، فرمود: ای افلح، چهره بر خاک بگذار. (8).

7- در روایتی است: ای رباح! چهره‏ات را خاکی کن. (9).

8- ابوصالح روایت می‏کند: بر امّ سلمه وارد شدم، برادرزاده‏اش هم وارد شد و در خانه او دو رکعت نماز خواند. چون سجده کرد، محلّ سجده را فوت کرد تا خاک‏ها برود. امّ‏سلمه گفت: برادرزاده‏ام، فوت نکن، از رسول خداصلی الله علیه وآله شنیدم به جوانی به نام یسار که فوت می‏کرد گفت: چهره‏ات را برای خدا خاکی کن. (10).

دستور به کنار زدن عمامه از پیشانی

9- روایت شده است: پیامبرصلی الله علیه وآله هرگاه سجده می‏کرد، عمامه را از پیشانی خود کنار می‏زد. (11).

10- از امیر المؤمنین‏علیه السلام روایت شده که فرمود: «هرگاه یکی از شما نماز می‏خواند، عمامه را از صورتش کنار بزند» یعنی تا سجده بر روی گوشه عمامه نکند. (12).

11- صالح بن حیوان سبائی روایت کرده است: پیامبر خداصلی الله علیه وآله مردی را دید که به پهلوی صورت سجده می‏کند و عمامه را بر روی پیشانی‏اش بسته است، پیامبرصلی الله علیه وآله عمامه را از پیشانی او کنار زد. (13).

12- عیاض بن عبداللَّه قرشی گوید: پیامبر خداصلی الله علیه وآله مردی را دید که بر گوشه عمامه‏اش سجده می‏کند، با دستش اشاره فرمود: «عمامه‏ات را کنار بزن» و به پیشانی‏اش اشاره کرد. (13).

این روایات نشان می‏دهد که مسلمانان آن روز تکلیفی جز سجود بر زمین نداشتند و هیچ رخصتی جز خنک کردن سنگریزه نبود و اگر ترخیصی بود چنان نمی‏کردند و پیامبرصلی الله علیه وآله دستور به خاکی کردن پیشانی و کنار زدن عمامه از پیشانی نمی‏داد.


1) صحیح بخاری: ج1، ص91؛ کتاب التیمم، حدیث 2؛ سنن بیهقی: ج2، ص433 و صحاح دیگر.

2) احکام القرآن، جصاص: ج2، ص389، چاپ بیروت.

3) مسند احمد: ج3، ص327؛ سنن بیهقی: ج1، ص439.

4) سنن بیهقی: ج2، ص105.

5) السنن الکبری: ج2، ص106.

6) النهایه: ج2، ص497 ماده «شکا«.

7) کنز العمال: ج7، ص465، شماره 19810.

8) کنز العمال: ج7، ص459، شماره 19776.

9) همان: شماره 19777.

10) همان: ص465، شماره 19810؛ مسند احمد: ج6، ص301.

11) الطبقات الکبری: ج1، ص151؛ السجود علی الأرض: حدیث 41.

12) منتخب کنز العمال «چاپ شده در حاشیه مسند«: ج3، ص194.

13) السنن الکبری: ج2، ص105.