جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

جمع صوری

زمان مطالعه: 2 دقیقه

شماری از کسانی که به حلّ این احادیث پرداخته‏اند، به این راه حل روی آورده‏اند که جمع، جمع حقیقی نبوده، مثل آنچه در سفر انجام می‏گیرد، بلکه جمع صوری بوده، یعنی پیامبرصلی الله علیه وآله نماز ظهر را تا حدی تأخیر می‏انداخت که از وقت آن به اندازه چهار رکعت باقی بماند، آنگاه نماز ظهر می‏خواند و با اتمام آن وقت نماز عصر می‏رسید و عصر را هم می‏خواند، پس دو نماز را با هم خوانده است! با اینکه هر یک از دو نماز را در وقت خود انجام داده است. این از سخنان شماری از شرح کنندگان احادیث بر می‏آید. اینک کلمات آنان:

1- نووی گوید: برخی چنین تأویل کرده‏اند که نماز اول را تا آخرین حدّ وقتش تأخیر می‏انداخت و در آن وقت می‏خواند و چون فارغ می‏شد، وقت نماز بعدی وارد شده بود، آن را هم می‏خواند، پس نمازش به صورتِ جمع بوده است.

سپس این را ردّ کرده، می‏گوید: این نیز ضعیف یا باطل است، چرا که با ظاهر مخالفتی غیر قابل تحمل دارد. ابن عباس که خطبه خواند و استدلالش برای جمع به آن حدیث بود و ابوهریره هم آن را تصدیق کرد و انکار ننمود، در ردّ تأویل، صراحت دارد. (1).

البته بهتر بود نووی در ردّ این، سخن ما را می‏گفت و آن اینکه رسول خداصلی الله علیه وآله برای رفع زحمت از امتش دو نماز را با هم می‏خواند، در حالی که جمع بین دو نماز به شیوه یاد شده، سخت‏تر از جداجدا خواندن است.

ابن قدامه گوید: جمع، رخصت است. اگر آن طور بود که اینان گفته‏اند، زحمت و سختی آن بیش از آن است که هر نماز را در وقت خودش انجام دهند، چون خواندن هر نماز در وقت خودش، راحت‏تر از مراعاتِ دو طرفِ اول و آخر وقت دو نماز است، به نحوی که از وقت نماز اول جز به مقدار خواندنش باقی نمانده باشد. به علاوه اگر چنین جمعی درست باشد، باید بتوان نماز عصر و مغرب را هم با هم خواند، همچنین عشاء با نماز صبح را، در حالی که در حرمت این کار، هیچ اختلافی در امت نیست. عمل به روایت به وجهی که به فهم انسان می‏آید، بهتر از این تکلف است. (2).

همچنان که مقدسی در «الشرح الکبیر» (3) هم این تأویل را مثل ابن قدامه ردّ کرده است و چون عبارت در هر دو کتاب یکی بود، به عبارت کتاب ابن قدامه اکتفا کردیم.

آری، این دو با آنچه از ایشان نقل کردیم، تفسیر جمع بین دو نماز برای مسافر را به شکل «جمعِ صوری» ردّ کرده‏اند و چون ملاک جمع در هر دو مورد (مسافر و حاضر) یکی است، یعنی رفع حرج و زحمت از امت، و جمعِ صوری مشقّت‏بارتر است، کلام هر دو را در اینجا آوردیم.

به خاطر آنچه گفتیم، خطّابی جمع بین دو نماز را به شکل جمع حقیقی دانسته است نه جمعِ صوری، و گفته است:

ظاهر اسم «جمع» در عرف، در جایی به کار نمی‏رود که کسی ظهر را تأخیر بیندازد و در آخر وقتش بخواند و عصر را هم جلو بیندازد و در اول وقتش بخواند، چرا که چنین کسی هر یک از دو نماز را در وقت خاصّ آن خوانده است.

گوید: جمع معروف بین دو نماز آن است که هر دو نماز در وقت یکی از آنها خوانده شود. مگر نمی‏بینی که جمع بین دو نماز در عرفه و مزدلفه چنین است؟ (4).

پایان نگارش کتاب، 8 شعبان 1426ق

جعفر سبحانی

پایان ترجمه: روز عاشورا، 1427ق

(10 بهمن 1385)

قم – جواد محدثی


1) شرح صحیح مسلم: ج5، ص225.

2) المغنی: ج2، ص114 – 113.

3) الشرح الکبیر، در ذیل «المغنی«: ج2، ص115.

4) معالم السنن: ج2، ص52، حدیث 1163؛ عون المعبود: ج1، ص468.