جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

حق اعتقاد و تدین

زمان مطالعه: 2 دقیقه

اسلام گرچه مردم خصوصاً اهل کتاب را به دین حقیقی و اصیل دعوت می‏کند ولی در انتخاب آن، مردم را آزاد می‏گذارد و هرگز پذیرفتن به اکراه دین را تجویز نمی‏کند. قرآن می‏فرماید: «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ…«؛(1) «در قبول دین اکراهی نیست [زیرا] راه درست از راه انحرافی، روشن شده است.«

علامه طبرسی در تفسیر این آیه می‏فرماید: «مقصود از آیه این است که در دین اکراهی از جانب خدا نیست، و بنده در انتخاب آن مخیّر است؛ زیرا دین در حقیقت از افعال قلبی است… و کسی که با اکراه اظهار شهادتین کرده در حقیقت دین ندارد«.(2).

علامه طباطبایی‏رحمه الله می‏فرماید: «این آیه یکی از آیاتی است که دلالت دارد بر این‏که اسلام بر اساس شمشیر و خون بنا نشده و به اکراه و زور فتوا نداده است، بر خلاف آنچه برخی از افراد محقّق تازه وارد، چنین می‏پندارند که اسلام دین شمشیر است….

جنگی را که اسلام به آن دعوت کرده به جهت احراز پیشی گرفتن و گسترش دین به زور و اکراه نیست، بلکه به جهت زنده کردن حق و دفاع از توحید فطری است… و لذا می‏توان گفت که آیه «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ» به آیه قتال با شمشیر نسخ نشده است«.(3).

این مطلب از روش و سیره عملی رسول خداصلی الله علیه وآله به خوبی به دست می‏آید؛ زیرا حضرت هیچ کس را بر عقیده و شریعت اسلامی مجبور نکرد. و این مطلبی است که غیر مسلمانان از اهل کتاب به آن اعتراف کرده‏اند.

یکی از شخصیت‏های مسیحی به نام «سیمون» می‏گوید: «عربی که خداوند سلطنت و حکومت بر زمین را به او داد، هرگز بر دین مسیحی هجوم نیاورد… بلکه آنان ما را مساعدت کرده و خدای ما و قدّیس ما را محترم می‏شماردند…«.(4).

»گوستاو لوبون» می‏گوید: «قوّت و قدرت، عامل انتشار و گسترش اسلام نبود… و حقّ آن است که امت‏ها فاتحانی را رحیم‏تر و با گذشت‏تر از عرب (مسلمانان) ندیدند«.(5).

»سیر توماس» می‏گوید: «ما می‏توانیم از ارتباطات دوستانه‏ای که بین مسیحیان و مسلمانان عرب برقرار شد به این نتیجه برسیم که قوت و قدرت، عامل اساسی در گرایش مردم به اسلام نبوده است«.(6).

»توماس کاریل» می‏گوید: «اتّهام زدن به محمّد – صلی الله علیه وآله – که بر وادار کردن مردم به اجابت دعوتش به شمشیر تکیه کرد، سخنی سخیف و بی‏معنا است«.(7).

»روبرتسون» می‏گوید: «تنها مسلمانان بودند که بین جهاد و روحیه گذشت نسبت به ادیان دیگر که بر آن‏ها غلبه پیدا می‏کردند، جمع نموده و آنان را در برپایی شعارهای دینی‏شان آزاد گذاشتند«.(8).

»میشون» نیز می‏گوید: «از امور ناگوار بر امت‏های مسیحی این بود که روحیه گذشت دینی که بزرگ‏ترین ناموس برای محبت بین جماعت‏ها است را باید از مسلمانان فرا بگیرند«.(9).


1) سوره بقره، آیه 256.

2) مجمع البیان، ج 1، ص 364.

3) المیزان، ج 2، ص 343.

4) روح الاسلام، سید امیر علی، ص 265، به نقل از او.

5) حضارة العرب، گوستاو لوبون، ص 145و146.

6) الدعوة الی الاسلام، سیر تومانس، ص 65.

7) حقایق الاسلام و اباطیل خصومه، عباس محمود عقاد به نقل از او، ص 227.

8) الاسلام فی قفص الاتهام، شوقی ابوخلیل به نقل از او.

9) حاضر العالم الاسلامی، ج 3، ص 211 به نقل از او.