عقیده که از ماده «عقد» به معنایِ احکام و بستن و ارتباط دو چیز به یکدیگر است، در اصطلاح بر ارتباط و استقرار نظریهای خاص در ذهن انسان اطلاق میشود. عقاید و تصدیقات انسان اموری هستند که میتوانند شخصیت انسان و شاکله او را ترسیم کرده و هیئت باطنی و حقیقت واقعی او را بسازند. عقیده است که انسان را به عمل وامیدارد و موقعیت زندگانی او را ترسیم میکند. اگر عقیده انسان صحیح و مطابق با واقع باشد روش و راه حیات و زندگی انسان نیز صحیح خواهد بود و در غیر این صورت روش زندگانی او بر باطل بوده و عقیده فاسد، انسان را به خسران خواهد کشید.
به همین جهت است که اسلام اهمیّت فوقالعادهای را نسبت به عقیده از خود نشان داده است. و به طور کلّی عقیده در منطق اسلام معیار اساسی سنجش اعمال است. لذا خداوند متعال میفرماید: «إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیِّبُ وَالْعَمَلُ الصّالِحُ یَرْفَعُهُ«؛(1) «سخنان پاکیزه، به سوی او صعود میکند، و عمل صالح را بالا میبرد.«
علامه طباطباییرحمه الله میفرماید: «مقصود از (کلم الطیب) اعتقادات بر حق است که انسان را با اذعان به آنها بالا میبرد و عملکرد خود را بر اساس آن اعتقادات بنا میکند…. اگر اعتقاد و ایمان بر حق باشد عمل آن را تصدیق میکند یعنی عمل بر طبق آن صادر میشود؛ زیرا عمل، از فروع و آثار علم است و از آن جدا نمیشود. و هر مقدار عمل تکرار شود اعتقاد راسختر و از جلای بیشتری برخوردار میشود…«.(2).
امام باقرعلیه السلام فرمود: «لاینفع مع الشک و الجحود عمل«؛(3) «هرگز با وجود شک و انکار، عملی انسان را نفع نمیرساند.«
این به معنای آن است که صحت عمل و فایده و موقعیت آن در تکامل انسان، منوط به صحت عقیده عمل کننده است.
امام علیعلیه السلام میفرماید: «لاخیر فی عمل الاّ مع الیقین و الورع«؛(4) «هرگز در عملی که بدون یقین و ورع است خیری نیست.«
1) سوره فاطر، آیه 10.
2) المیزان، ج 17، ص 23.
3) کافی، ج 2، ص 288، ح 3.
4) غرر الحکم و درر الکلم، ص 445، ح 10914.