پیامبر اکرم (ص) به او فرمود: «تو قسیم آتشی، انت قسیم النار» (1).
و آن حضرت خود می فرمود: من قسیم آتشم، انا قسیم النار» (2).
و فرمود: «من قسیم آتشم روز قیامت به جهنم می گویم: این برای تو و این برای من یا: این را بگیر واین را رها کن» (3).
قـسـیـم در ایـن سـه روایت به معنای مقاسم است، یعنی هر یک از دو نفری که چیزی را بین خود قـسـمـت مـی کنند بنابراین وقتی می گوییم علی (ع) قسیم آتش است، یعنی آن حضرت و جهنم، مـردم را بـیـن خـودتقسیم می کنند پس منظور از این روایات این است که ذات مقدس علوی، در مـقابل جهنم است، یعنی همان طور که بعضی از مردم نصیب آتش جهنم می شوند، گروهی دیگر سهم علی بن ابی طالب (ع) می شوند بنابراین می توان گفت: علی (ع) بهشت مجسم است.
نـکـته دیگری که از روایت سوم برمی آید این است که اختیار این تقسیم با علی (ع) است زیرا اوست کـه بـه جـهنم می گوید چه کسی را بگیرد و چه کسی را رها کند همچنین پیامبر اکرم (ص) به او فرمود: تو تقسیم کننده بهشت و جهنمی، انت قسیم الجنة والنار (4).
قـسـیـم در ایـن حـدیـث به معنای قاسم است، یعنی کسی که چیزی را قسمت می کند ظاهر این حـدیث آن است که علی (ع) بهشت و جهنم را بین افراد قسمت می کند، ولی در حقیقت، نیازی به ایـن تـقـسـیم نیست بلکه وجود آن حضرت خود معیار قسمت است، یعنی علی (ع) ملاک و میزان بـهـشـتـی بودن است هر کس تا زمانی بهشتی است، که از وجود مقدس علوی منحرف نباشد ولی هنگامی که منحرف شد و باآن وجود پاک سازگاری نداشت، هیزم خشکی است که جز سوختن در آتش جهنم به کاری دیگر نمی آید پس مفاد این حدیث نیز با سه حدیث گذشته یکسان است و مفاد همه آن است که: علی (ع) خود بهشت مجسم و معیار بهشتی بودن افراد است.
1) فرائد السحطین، ج 1، ص 325، باب 59، حدیث 5 و 234 و تاریخ دمشق، ج 2، ص 224، حدیث 762 و الصواعق المحرقه، ص 195،حدیث 40.
2) کنزالعمال، ج 13، ص 152، حدیث 36475.
3) تاریخ دمشق ج 2 ص 2423 حدیث 761 تا 763 و فرائد السحطین، ج 1 ص 289 تاب 54 حدیث 228.
4) الصواعق المحرقه، ص 195، حدیث 40.