غـدیـر جـاری خـروشانی است که از فضایل بی شمار علی (ع) سرچشمه می گیرد به حتم اگر در مـیـان اصـحـاب پیامبر گرامی اسلام (ص) کسی برتر از امیرالمؤمنین (ع) بود، همو به این منصب افـتخار می یافت ولی حق این است که پس از پیامبر اکرم (ص) نه تنها کسی از علی (ع) برتر نیست، بلکه هیچ یک از امت به پایه آن حضرت نمی رسد (1) فضایلی که از رسول خدا (ص) و اصحابش بـرای عـلی (ع) نقل شده است، بیش از همه فضایلی است که برای تمامی اصحاب گفته اند این در حـالـی است که دست تبهکارسیاست، تا آنجا که در توان داشت فضایل آن حضرت را پوشاند و برای حفظ موقعیت خود، از آن حضرت بدگویی کرده است (2).
امـام احـمـد بـن حنبل می گوید: «درباره هیچ یک از اصحاب رسول خدا (ص) به اندازه علی (ع) فضیلت روایت نشده است» (3).
مـردی در حـضـور ابـن عباس گفت: سبحان اللّه! چه بسیار است فضایل و مناقب علی (ع(! گمان مـی کنم سه هزار فضیلت در او باشد ابن عباس گفت: «چرا نمی گویی فضایل آن حضرت به سی هزارنزدیک تر است» (4).
سـلـیـمـان اعـمـش در جـواب مـنـصـور دوانـیـقی خلیفه عباسی که از او می پرسد چند روایت درباره علی (ع) نقل کرده ای، می گوید: «تعداد کمی از فضایل او را توانسته ام روایت کنم حدود ده هزار یا کمی بیشتر» (5).
ابـن حـجـر در صـواعق می نویسد: «در شان هیچ کس به اندازه علی (ع) قرآن نازل نشده است» (6).
همو می نویسد: «درباره علی (ع) سیصد آیه قرآن نازل شده است» (7).
و از ابـن عـبـاس روایـت کـرده است: «در هر جای قرآن یا ایها الذین آمنوا آمده است، علی، امیر و شریف آنهاست خدا در موارد زیادی اصحاب محمد (ص) را سرزنش کرده است، ولی از علی (ع) جز به نیکی یاد نکرده است» (8).
مـا در ایـن بـخـش پـاره ای از فـضـایـلی را که به آن حضرت شایستگی رهبری جامعه مسلمین و خلافت رسول خدا را بخشیده است، برمی شمریم.
1) تاریخ دمشق، ج 3، ص 311 تا 317، حدیث 1350 تا 1357.
2) تاریخ دمشق، ج 3، ص 127، حدیث 1149 والصواعق المحرقه، ص 186.
3) الـمـسـتـدرک عـلـی الـصـحیحین، ج 3، ص 107 والصواعق المحرقه، ص 186، فصل دوم و فرائد السحطین، ج 1، ص 379، باب 69،حدیث 309 و تاریخ دمشق، ج3، ص 83، حدیث 1117.
4) فرائد السحطین، ج 1، ص 364، باب 66، حدیث 292.
5) مناقب ابن مغازلی، ص 145، حدیث 188.
6) الصواعق المحرقه، ص 196 و تاریخ دمشق، ج 2، ص 430، حدیث 940.
7) الصواعق المحرقه، ص 196 و تاریخ دمشق، ج 2، ص 431، حدیث 941.
8) الصواعق المحرقه، ص 196، و کنزالعمال، ج 13، ص 108، حدیث 36353 و تاریخ دمشق، ج 2، ص 429، حدیث 938.