از نظر مذهب، «انتظار» حالتی است که از ترکیب ایمان به خدا و اعتقاد کامل و راسخ به مبانی دین و اشتیاق و علاقه به ظهور رهبری الهی و آسمانی ـ که بتواند با مدد خداوند، مردمان جهان را تحت فرمان یک آیین در آورد و ستمگران را سر جای خود بنشاند و آیین توحید و یکتاپرستی را رواج دهد و حکومت قسط و عدل را در تمام زمین
برقرار نماید ـ به وجود می آید و در درون آدمی شعله می کشد و آمال و آزروهای انسانی و رفتار فردی و اجتماعی وی را دگرگون می کند.
انتظار از نظر دین و مذهب، به معنای «امید و آرزو» است؛ امید به آینده ای نوید بخش و سعادت آفرین، امید به آینده ای که در آن جهانیان از مفاسد و بدبختیها رهایی یافته، و بشر راه خیر و صلاح را در پیش گیرد و دنیا در پرتو تحقق عدل الهی، مدینه فاضله ای گردد.
این معنای «انتظار فرج» از نظر دین است که در حقیقت به معنی چشم به راهی برای تحقّق حقّ و عدل و پیروزی دین و برقراری نظام عدل الهی، می باشد.
بر این اساس، شکی نیست که انتظار فرج، حدیث نفس همه انسانها و خواسته مشترک تمامی ملل دنیاست و زمان و مکان نمی شناسد و به قوم و گروهی اختصاص ندارد.
به قول یکی از نویسندگان معروف:
»اعتقاد به وجود یک «قائم» که در آخر دنیا باید به نحوی خارق عادت و معجزه آسا ظهور کند و دنیا را پس از آن که پر از ظلم و جور شده از عدل و داد پر نماید و پایه ایمان را مستحکم سازد، در اغلب مذاهب، حتّی در مصر قدیم نیز وجود داشته است.
این عقیده، یکی از آرزوهای مهم و دیرین بشر است. و عجبی نخواهد بود اگر می بینیم در هر زمان، انسان امیدوار به آینده بهتری بوده است… عامل عمده این عقیده ایمان است«. (1).
آری خواننده گرامی! عامل اصلی عقیده به ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) و انتظار فرج آخرین حجّت خدا، ایمان است. ایمان عامل بسیار قوی و نیرومندی است که با وجود آن، پیوسته آدمی خود را خوشبخت و کامروا می بیند و هرگز با فشار روزگار و تراکم ناملایمات و گرفتاریهای زندگی، روحیّه خود را نمی بازد و امید نجات و رستگاری را از دست نمی دهد. پیوسته می کوشد و می جوشد و می خروشد و از خدای خود امید پاداش دارد، و از او درخواست می کند که:
»خدایا! بر امام ما «مهدی (علیه السلام(» درود فرست و دوریش را نزدیک گردان… و به وسیله ظهور او دلها را پایدار ساز و پیکار سرنوشت ساز را برپا دار«. (2).
اینک برای این که این موضوع کاملاً روشن شود به بحث و بررسی انتظار فرج و دلایل آن در قرآن و حدیث، می پردازیم.
1) مقدمه کتاب مهدی موعود، ص 178.
2) مفاتیح الجنان، باب زیارات، ذکر صلوات بر آن حضرت.