جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

بشارت ظهور حضرت مهدی در کتاب اشعیای نبی

زمان مطالعه: 9 دقیقه

در کتاب «اشعیای نبی» که یکی از پیامبران پیرو تورات است، بشارت فراوانی در مورد ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) آمده است که جهت استدلال به کتاب مزبور، نخست فرازی از آن بشارت ها را نقل نموده، و برخی از نکات آن را توضیح می دهیم تا معلوم شود که مسلمانان در باره عقیده به ظهور یک مصلح جهانی تنها نیستند، بلکه همه اهل کتاب در این عقیده با مسلمانان اشتراک نظر دارند.

در فرازی از بشارت کتاب اشعیا چنین آمده است:

»و نهالی از تنه «یسیّ» (1) بیرون آمده، شاخه ای از ریشه هایش خواهد شکفت و روح خداوند بر او قرار خواهد گرفت. یعنی روح حکمت و فهم و روح مشورت و قوّت و روح معرفت و ترس خداوند و خوشی او در ترس خداوند خواهد بود و موافق رؤیت چشم خود، داوری نخواهد نمود و بر وفق سمع گوشهای خویش، تنبیه نخواهد نمود؛ بلکه مسکینان را به عدالت داوری خواهد کرد و به جهت مظلومان زمین به راستی حکم خواهد نمود… کمربند کمرش عدالت خواهد بود و کمربند میانش امانت.

و گرگ با بره سکونت خواهد داشت و پلنگ با بزغاله خواهد خوابید و گوساله و شیر پرواری با هم و طفل کوچک آنها را خواهد راند و گاو با خرس خواهد چرید و بچه های آنها با هم خواهند خوابید و شیر مثل گاو کاه خواهد خورد، و طفل شیر خوره بر سوراخ مار بازی خواهد کرد، و طفل از شیر باز داشته شده، دست خود را بر خانه افعی خواهد گذاشت، و در تمامی کوه مقدس من، ضرر و فسادی نخواهند کرد؛ زیرا که جهان از معرفت خداوند پر خواهد بود مثل آبهایی که دریا را می پوشاند«. (2).

منظور از «نهالی که از تنه یسیّ خواهد رویید» ممکن است یکی از چهار نفر از

شخصیّت های بزرگ روحانی و رهبران عالی قدر بشر، حضرت داود، حضرت سلیمان، حضرت عیسی و حضرت حجّت بن الحسن العسکری (علیهم السلام) باشند؛ ولی دقّت و بررسی کامل آیات فوق نشان می دهد که منظور از این نهال، هیچ یک از آن پیامبران نیست؛ بلکه همه آن بشارتها ویژه قائم آل محمّد (علیهم السلام) است؛ زیرا حضرت داوود و سلیمان (علیهما السلام) فرزندان پسری یسیّ، و حضرت عیسی بن مریم (علیه السلام) نواده دختری وی، و قائم آل محمّد (علیه السلام) نیز از جانب مادرش جناب نرجس خاتون ـ که دختر یشوعا، پسر قیصر، پادشاه روم و از نسل حضرت داود، و مادرش از اولاد حواریون حضرت عیسی (علیه السلام) بوده، و نسب شریفش به شمعون صفا، وصیّ حضرت عیسی (علیه السلام) می رسد ـ نواده دختری «یسیّ» می باشد.

در فرازی از این بشارت چنین آمده است: «موافق رؤیت چشم خود داوری نخواهد کرد و بر وفق سمع گوشهای خود تنبیه نخواهد نمود» و این جمله، اشاره به حاکمیت مطلق و حکومت عادلانه آن حضرت دارد که وی بر اساس حق و واقع، حکم می کند و نیازی به شاهد و بیّنه ندارد و از کسی گواهی نمی طلبد چنان که در روایات اسلامی آمده است که: «یحکم بحکم داود ومحمّد (صلی الله علیه وآله وسلم(» یعنی به حکم حضرت داود و دستور پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) حکم می کند و با علم و دانش خدادادی خویش داوری می نماید. (3).

و در فراز دیگری از آن بشارت آمده است که، در زمان حکومت حقه و دوران حکومت عدالت پیشه او «گرگ با بره سکونت خواهد داشت و پلنگ با بزغاله خواهد خوابید… و گوساله و شیر پرواری با هم، و… ضرر و فسادی نخواهند کرد«، این جمله نشان می دهد که در زمان ظهور مبارک آن موعود آسمانی، عدل و داد آن چنان گسترش می یابد که جانوران و درندگان با هم سازش می کنند و در کنار یکدیگر قرار می گیرند و خوی بهیمیّت و درندگی را از دست می دهند، و زیان و ضرر به هیچ یک از موجودات نمی رسانند چنان که در اخبار و احادیث آمده است:

»وَ تَصْطَلِحُ فِی مُلْکِهِ السّباع، وَ اصْطَلَحَتِ السِّباع، و تأمَنُ الْبَهائم«. (4).

و در آخرین فراز از بشارت مزبور آمده است: «جهان از معرفت خداوند پر خواهد بود مثل آبهایی که دریا را می پوشاند«، این مطلب نشانگر این واقعیّت است که در عهد با سعادت آن موعود آسمانی چنان تحوّل عظیم علمی و فرهنگی به وجود می آید که همه مردمان به خدای یگانه ایمان می آورند. درهای رشته های گوناگون علوم و دانش به روی انسانها گشوده می شود، سطح معلومات بشری بالا می رود، راهی را که بشریّت در طول تاریخ در هزاران سال پیش به دنبال آن بوده در زمان کوتاه می پیماید، عقلها کامل و اندیشه ها شکوفا می گردد، و کوته بینی ها و تنگ نظری ها از بین می رود، و انسانها به کمال و بلوغ عقلی و اخلاقی و انسانی می رسند و به تمام ناکامیها، شکستها، ستمها، نادانیها و بدبختی ها پایان می دهند، و زندگی شرافتمندانه تازه ای را آغاز می نمایند. چنان که در حدیثی از امام باقر (علیه السلام) آمده است که فرمود:

»إذا قامَ قائِمُنا وَضَعَ یَدَهُ عَلی رؤوسِ الْعِبادِ فَجَمَعَ بِهِ عُقُولَهُمْ وَ أَکَمَلَ بِهِ أَخلاقَهُمْ وَکَمُلَتْ به أَحْلامهُم«. (5).

»هنگامی که قائم ما قیام کند دستش را بر سر بندگان می گذارد و خردهای آنها را گرد می آورد و اخلاقشان را کامل می گرداند، و به وسیله او به رشد و کمال می رسند«.

و در ضمن حدیث دیگری از آن بزرگوار نقل شده که فرمود:

»… وَ تُؤتُونَ الْحِکْمَةَ فِی زَمانِه حتّی أَنّ الْمَرْأةَ لَتَقْضی فِی بَیْتِها بِکِتاب اللهِ وَ سُنَّةِ رَسُولِ الله«. (6).

»در زمان او آن قدر به شما دانش و فرهنگ داده می شود که زن خانه دار در خانه خود با کتاب خدا و سنّت پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) داوری می کند«. (7).

در حدیث دیگری، امام صادق (علیه السلام) فرمود:

»إنَّ قائِمَنا إذا قامَ مَدَّ اللهُ لِشِیعَتِنا فی أسْماعِهِمْ وَ أبْصارِهِم، حتّی لا یَکُونَ بَیْنَهُمْ وَ بَیَنَ الْقائِمِ بَرِید، یُکَلِّمُهُمْ فَیَسْمَعُونَ، وَ یَنْظُرُونَ إلیه وَ هُو مَکانِهِ«.

»هنگامی که قائم ما قیام کند خداوند آنچنان گوشها و چشمهای شیعیان ما را تقویت می کند که میان آنها و حضرت قائم (علیه السلام) واسطه ای (8) نخواهد بود، او با آنها سخن می گوید و آنان سخن او را می شنوند و او را می بینند، در حالی که او در مکان خودش می باشد و آنها در نقاط دیگر«. (9).

و در حدیث دیگری آمده است که فرمود:

»إنَّ الْمُؤمِنَ فی زَمانِ القائِم (علیه السلام) وَ هُوَ بِالْمَشْرِق لَیَری أخاهُ الَّذی فِی الْمَغْرِب، وَ کَذا الَّذی فِی الْمَغْرِب یَری أخاهْ الَّذی بِالْمَشْرِق«.

»در زمان حضرت قائم (علیه السلام) یک انسان مؤمن در حالی که در مشرق است برادر ـ دینی ـ خود را در مغرب است می بیند، همچنین کسی که در غرب عالم است برادرش را که در شرق زمین است، می بیند«. (10).

و در یک حدیث دیگر آمده است که فرمود:

»العِلْمُ سَبْعَة وَ عِشْرُونَ حرفاً، فَجَمِیعُ ما جائت بِهِ الرُّسُلُ حَرفان، فَلَمْ یَعْرِفِ النّاسَ حتّی الْیَوْم غیر الحَرْفَین، فَإذا قام قائِمُنا أخْرَجَ الْخَمْسَةَ وَ العِشْرُین حَرْفاً، فَبَثَّها فِی النّاس وَ ضمّ إلَیْها الْحَرْفَیْنِ حتّی یَبُثَّها سَبْعَةَ وَ عِشْرینَ حَرْفاً«.

»علم و دانش 27 حرف شاخه است؛ تمام آنچه پیامبران برای مردم آوردند و آشکار ساختند تنها دو حرف بیش نبوده است و مردم تا به امروز جز آن دو حرف را نشناخته اند. ولی هنگامی که قائم ما قیام کند 25 حرف دیگر را نیز آشکار ساخته و آنها را در بین مردم منتشر می سازد و آن دو حرف دیگر را به آن ضمیمه می کند تا 27 حرف علم کامل شود«. (11).

و در یک حدیث جالب دیگر که از آن حضرت در مورد فرمان روایی فرمان روایان حضرت حجّت بن الحسن (علیه السلام) وارد شده، چنین آمده است:

»إذا قامَ الْقائِم بَعَثَ فِی أقالِیْمِ الأرْضِ، فِی کُلِّ إقلِیم رَجُلا، یَقُولُ: عَهْدُکَ فِی کفِّکَ، فَإذا وَرَد عَلَیْکَ أمرٌ لا تَفهَمُهُ وَ لا تعرِفُ الْقَضاء فِیهِ فَانْظُرْ إلی کَفِّکَ وَ اعْمَلْ بِما فِیْها«.

»هنگامی که قائم (علیه السلام) قیام کند برای هر کشوری از کشورهای جهان فرمانروایی می فرستد و به او می گوید: دستور العمل تو در کف دست تو می باشد، (12) هر گاه حادثه ای برای تو روی دهد که حکم آن را نفهمی و ندانی چگونه در مورد آن داوری کنی، به کف دستت نگاه کن و به آنچه در آنست عمل کن«. (13).

ما معنای واقعی این حدیث را درک نمی کنیم، و نمی دانیم که حکم رویدادها چگونه ممکن است در کف دست آنها منعکس شود. آیا گاهی از رویدادها از طریق معجزه صورت می گیرد که در کف دست آنها نوشته می شود یا کتابی در دستشان خواهد بود که حکم هر حادثه ای در آن خواهد بود، و یا وسیله مجهّزی همچون دستگاه بی سیم یا مدرنتر و نیرومندتر و ظریفتر از آن در اختیار آنها قرار خواهد داشت که بدان وسیله با حجّت خدا تماس خواهند گرفت؟

ولی به هر حال، این حدیث نشانگر این واقعیّت است که در آن عصر درخشان، علم و دانش ترقی فوق العاده ای خواهد داشت که برای ما قابل درک و فهم نیست.

علاوه بر این، از این روایات چند مطلب استفاده می شود که مختصراً آنها را توضیح می دهیم:

الف: هنگامی که قائم آل محمّد (علیه السلام) قیام کند و حکومت واحد جهانی را تشکیل دهد و رهبری مردم را به عهده بگیرد، مردم از پرتو وجود آن مصلح جهانی تکامل عقلی و علمی پیدا می کنند. شرک و کفر و الحاد و نفاق از میان برچیده می شود، فساد اخلاقی و بی بند و باری ریشه کن می گردد، عدالت اجتماعی شامل همه طبقات مردم می شود، همه مردمان خود را با اخلاق حمیده اسلامی می آرایند، فرهنگ و معارف اسلامی به نحو شایسته ای در بین مردم رواج پیدا می کند، و دین اسلام و کلمه توحید در همه جا حکم فرما می شود.

ب: وسایل ارتباط جمعی و رسانه های گروهی به اندازه ای قوی و نیرومند و پیشرفته خواهد بود که چیزی بنام اداره پست، تلگراف و تلفن و امثال آنها وجود نخواهد داشت و همه مردم در هر جا که باشند و در هر شهری که زندگی کنند وجود مقدّس حضرت ولی عصر (علیه السلام) را مشاهده خواهند کرد و صدای ملکوتی او را خواهند شنید. با او در ارتباط خواهند بود و تعالیم دینی و اسلامی را بدون واسطه از او دریافت خواهند نمود.

ج: ارتباط مستقیم نه تنها در سطح دولت، بلکه در سطح عموم، بین همه مردم جهان عملی خواهد شد، و همه مؤمنان در هر کجا که باشند با یکدیگر ارتباط مستقیم خواهند داشت، واین ارتباط شاید با دستگاهی که کاملتر از تلفن های تلویزیونی باشد صورت خواهد گرفت که طرفین در هر کجای دنیا باشند همدیگر را ببینند و صدای یکدیگر را بشنوند.

بنابر این، با توجّه به آنچه گذشت به این نتیجه می رسیم که منظور از:

»نهالی از تنه یسیّ خواهد روئید«، همان مهدی موعود (علیه السلام) است که نه تنها بر سراسر کره زمین و ربع مسکون، بلکه بر سرتاسر جهان هستی حکومت خواهد کرد، و جهان را پر از عدل و داد خواهد نمود، و بشر را به بالاترین مدارج کمال خواهد رساند.

بشارت دیگری از کتاب اشعیای نبی:

در بشارت دیگری نیز در کتاب «اشعیاء» در مورد ظهور قائم آل محمّد (علیه السلام) چنین آمده است:

»و در ایّام آخر واقع خواهد شد… جمیع اُمّتها به سوی آن روان خواهند شد… او اُمّتها را داوری خواهد نمود، و قومهای بسیاری را تنبیه خواهد کرد… اُمّتی بر اُمّتی شمشیر نخواهد کشید و بار دیگر جنگ را نخواهند آموخت«. (14).

آنچه از این بشارت فهمیده می شود این است که پس از قیام شکوهمند مهدی موعود (علیه السلام) جمیع اُمّتها به سوی او روی خواهند آورد. و او همه مردم جهان را از هر رنگ و نژادی که باشند و هر دین و مذهبی که داشته باشند در زیر یک پرچم که دین اسلام و توحید باشد گرد خواهد آورد، و گروه بسیاری را تنبیه خواهد نمود، و در پرتو اجرای عدالتش، و در میان مردم به قضاوت داودی داوری خواهد نمود، و بر اساس حق و واقع قضایا را حل و

فصل خواهد کرد، که سراسر گیتی را فرا خواهد گرفت دیگر اُمّتی بر اُمّتی شمشیر نخواهد کشید، و بار دیگر جنگ و خونریزی و ناامنی بر جهان حکمفرما نخواهد بود، و همه مردمان در صلح، صفا، صمیمیّت و آسایش و آرامش در کنار هم زندگی خواهند نمود.

بنابر این، آنچه در فرازهای بشارت مزبور آمده، همگی از آمدن انسان فوق العاده ممتاز و با عظمت خبر می دهد که بر همه جهان سیطره پیدا می کند، و دنیا را پر از عدل و داد می نماید به گونه ای که کسی حتّی جرأت تجاوز و تعدّی به دیگری را در خود نمی بیند، زیرا بیم آن را دارد که اگر مرتکب خلافی گردد ممکن است علیه او گزارش شود و در چنگال عدالت گرفتار آید، چنان که در حدیثی از رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) روایت شده است که فرمود:

»لا تَقُوم السّاعَةُ حتّی تَکَلَّم السِّباعُ الإنْسان، و حتّی تَکَلَّمَ عَذَبَةُ سَوطِهِ وَ شِرکُ نَعْلِهِ وَ تُخْبِرُهُ بِما أحْدَثَ أهْلَهُ مِنْ بَعْدِه«.

»رستاخیز برپا نمی شود مگر این که درندگان با انسان سخن بگویند، و تازیانه و بند کفش او با وی تکلّم نماید و به آنچه خانواده اش بعد از خروج او از منزل انجام داده اند وی را با خبر سازند«. (15).


1) یسیّ به معنای قوی، پدر حضرت داود و نوه «راعوت» است، و به طوری مشهور بود که داود را پسر «یسیّ» می نامیدند، در صورتی که خود داود شهرت و شخصیت عظیمی داشته و از پیغمبران بزرگ «بنی اسرائیل» بوده است. (قاموس کتاب مقدس(.و اما «راعوت» زنی است از «مؤاب» که سر زمینی است در شرق دریای لوط، که با «یوغی» وصلت کرد و از او صاحب فرزندی بنام عوید ـ عویبد ـ شد که جدّ حضرت داود (علیه السلام) باشد. (لغت نامه دهخدا، حرف راء، ص 86(.

2) تورات، کتاب اشعیای نبی، باب 11، پندهای 1 ـ 10، ص 1548، کتاب مقدّس.

3) به بشارت دوم، عنوان هفتم، مراجعه فرمایید.

4) بشارة الاسلام، ص 197، 247، منتخب الأثر، ص 474، مستدرک حاکم، ج 4 ص 514 و بحار الانوار، ج 52، ص 280، ح 6.

5) بحار الانوار، ج 52، ص 336، ح 71، منتخب الاثر، ص 483 و روضه کافی.

6) بحار الانوار، ج 52، ص 352، ح 106 ؛ غیبت نعمانی، ص 239، ح 30؛ بشارة الاسلام، ص 242.

7) بحار الانوار، ج 52، ص 352، ح 106 ـ غیبت نعمانی، ص 239، ح 30 ـ بشارة الاسلام، ص 242.

8) در متن عربی حدیث کلمه «برید» آمده، که شامل پست، تلگراف، تلفن، تلویزیون و امثال آنها می شود.

9) بحار الانوار، ج 52، ص 336، ح 72 ـ کافی، ج 8، ص 241 ـ منتخب الاثر، ص 483.

10) منتخب الاثر، ص 483، ح 3 ـ حق الیقین شبّر، ص 229 ج 1.

11) بحار الانوار، ج 52، ص 336، ح 73، الزام الناصب، ج 2، ص 307.

12) در بعضی از نسخه ها در هر دو مورد روایت که کلمه (کف دست) آمده، کلمه «کتف» نوشته شده است.

13) غیبت نعمانی، ص 319، باب 21، ح 8 ؛ بحار الانوار، ج 52، ص 365، ح 144.

14) تورات، کتاب اشعیای نبی، باب دوم، بندهای 2 ـ 4.

15) مستدرک حاکم، ج 4، ص 467.