تفسیر به رای یکی از خطرناکترین برنامهها در مورد قرآن مجید است که در روایات اسلامی، یکی از گناهان کبیره شمرده شده، و مایه سقوط از درگاه قرب پروردگار است، در حدیث آمده است که خداوند میفرماید: «ما آمن بی من فسر برایه کلامی، آن کس که سخن مرا به میل خود (و بر طبق هوای نفس خویش) تفسیر کند به من ایمان نیاورده است«. (1) بدیهی است اگر ایمان صحیحی داشت کلام خدا را آنچنان که هست میپذیرفت نه آن گونه که مطابق میل اوست.
در بسیاری از کتب معروف (از جمله صحیح ترمذی و نسایی و ابی داود) این حدیث از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است: «من قال فی القرآن برایه او بما لا یعلم فلیتبوء مقعده من النار، کسی که قرآن را به میل خویش تفسیر کند یا ناآگاهانه چیزی درباره آن بگوید باید آماده شود که در جایگاه خویش در دوزخ قرار گیرد«. (2).
منظور از تفسیر به رای آن است، قرآن را مطابق تمایلات و عقیده شخصی یا گروهی خویش معنی کند، و بر آن تطبیق نماید، بی آن که قرینه و شاهدی بر آن باشد، چنین کسی در واقع تابع قرآن نیست، بلکه میخواهد قرآن را تابع خویش گرداند، و اگر ایمان کاملی به قرآن داشت هرگز چنین نمیکرد. به یقین اگر باب «تفسیر به رای» در قرآن گشوده شود، قرآن مجید بکلی از اعتبار خواهد افتاد، و هر کس آن را مطابق میل خویش معنی میکند و هر عقیده باطلی را بر قرآن تطبیق مینماید.
بنابراین تفسیر به رای یعنی تفسیر قرآن بر خلاف موازین علم لغت و ادبیات عرب و فهم اهل زبان و تطبیق دادن آن بر پندارها و خیالات باطل و تمایلات شخصی و گروهی، موجب تحریف معنوی قرآن است.
تفسیر به رای شاخههای متعددی دارد، از جمله برخورد گزینشی به آیات قرآن است، به این معنی که انسان مثلا در بحث «شفاعت» و «توحید» و «امامت» و غیر آن، تنها به سراغ آیاتی برود که در مسیر پیشداوریهای اوست، و آیات دیگری را که با افکار او هماهنگ نیست، و میتواند مفسر آیات دیگر باشد، نادیده بگیرد، و یا بی اعتنا از کنار آن به سادگی بگذرد.
کوتاه سخن این که: همان طور که جمود بر الفاظ قرآن مجید و عدم توجه به قرائن عقلی و نقلی معتبر، نوعی انحراف است، تفسیر به رای نیز انحراف دیگری محسوب میشود، و هر دو مایه دور افتادن از تعلیمات والای قرآن و ارزشهای آن است- دقت کنید.
1) وسایل، جلد 18، صفحه 28، حدیث 22.
2) کتاب مباحث فی علوم القرآن، نوشته مناع الخلیل القطان از دانشمندان معروف ریاض، صفحه 304.